آیا افراد بسیار باهوش از خوبی بیش از حد رنج. می برند؟

آیا افراد بسیار باهوش از خوبی بیش از حد رنج
می برند؟

در چند دهه‌ گذشته در ادبیات مدیریت تاکید زیادی بر روی مفهوم «هوش هیجانی» به عنوان پیش بینی کننده کیفیت رهبری افراد وجود داشته است، اما اثر هوش (آی کیو) بر کیفیت رهبری چگونه است؟

جان آنتوناکیس، پژوهشگر و صاحبنظر برجسته رهبری از دانشگاه لوزان مطالعه‌ای را منتشر کرده که به فهم ما در این حوزه می‌افزاید. عنوان این مقاله خواندنی او این است: "آیا افراد بسیار باهوش از خوبی بیش از حد رنج می برند؟"

این مطالعه نشان می دهد که رابطه «هوش» و «عملکرد رهبری» یک منحنی با یک نقطه ماکزیمم است : یعنی یک میزان بهینه وجود دارد که بیشتر بودن هوش رهبر از آن اندازه منجر به افت عملکرد او می‌شود.

اما آن نقطه‌ی بهینه یا اوج کجاست؟ آنتوناکیس بعد از جمع آوری اطلاعات از 379 نفر مدیر میانی در هفت شرکت چند ملیتی در چند صنعت متفاوت در بازه زمانی شش سال مطرح می کند که:

🔆"این مقدار بهینه حوالی 1.2 برابر انحراف معیار بالاتر از آی کیو میانگین اعضای گروه تحت رهبری رخ می دهد."

جالب است که نتایج این مطالعه با پیش‌بینی های تئوری سیمنتون که در سال 1985 ارائه شده بود هماهنگ است. آنتوناکیس در پژوهش خود برای سنجش هوش از آزمون «واندرلیک»، برای شخصیت پرسشنامه «نئو» و برای عملکرد رهبری از نظر زیردستان استفاده کرده است. عوامل دیگری مانند سن، جنسیت و صنعتی که مدیر در آن مشغول بوده نیز مد نظر قرار گرفته شده است.

🔆این مطالعه ی جدید به نظر من چندین پیام اصلی دارد.

1) هوش مدیر همبستگی قوی با «اثربخشی رهبری» و همچنین «رفتارهای اثربخش رهبری از نگاه دیگران» دارد. البته باید در نظر داشت که هوش تنها عامل نیست و مواردی مانند شخصیت، مهارت‌ها و تجربه نیز باید در نظر گرفته شوند.

2) این رابطه خطی نیست. بلکه به شکل هشت (مشابه حرف U برعکس) است و نقطه ای بهینه دارد. یعنی هوش خیلی بالا هم می تواند اثرات معکوس بگذارد.

3) یک میزان بهینه‌ی ثابت برای هوش وجود ندارد و بسته به میانگین هوش زیردستان، آن مقدار متغیر است. مثلا اگر میانگین هوش افرادی که تحت رهبری یک مدیر قرار دارند 110 باشد، زیر دستان از یک مدیری که آی کیو ی 120 دارد راضی‌تر خواهند بود تا از مدیری که آی کیوی 115 دارد. اگر عدد بهینه‌ هوش مدیر در این حالت 128 باشد؛ به این معنا است که مدیری که آی کیوی 135 یا 140 دارد برای گروهی که میانگین هوش 110 دارند رهبر بهتری نخواهد بود از کسی که آی کیوی 128 دارد.

4) رهبر باید از بقیه‌ی افراد تیمش باهوش‌تر باشد تا بتواند مسائل را بهتر ببیند، راه حل‌ها را بهتر شناسایی کند و بهتر از دیگران حل مسئله نماید. اما اگر فاصله هوشی رهبر با زیر دستان خیلی زیاد شود، به طوری که دیگران حرف‌هایش را نفهمند و با نظراتش ارتباط برقرار نکنند، آنوقت دیگر زیر دستان آن فرد را رهبر اثربخشی نمی‌دانند.

5) اهمیت هوش بستگی به جنس فعالیت مدیریتی دارد. اگر بخش زیادی از فعالیت‌های فرد در ارتباط با افراد است (مدیریت‌های میانی و سرپرستی)، آنوقت تناسب هوش رهبر با زیردستان اهمیت پیدا می کند. اما اگر بخش عمده فعالیت‌های مدیریتی مربوط به ساختار سازمان، مسائل استراتژیک و موضوعات اینچنین است (مدیریت‌های سطح بالا و استراتژیک)، هوش عامل مهمتری خواهد بود
┏━━━✨ 🌹 ✨━━━┓
📚 @politickaraj📚
┗━━━✨ 🌷 ✨━━━┛