(Neo Functionalism)

#نوکارکردگرایی
(Neo Functionalism)

واژه "Function" از ریشه لاتینی "Functio" به‌معنای انجام وظیفه گرفته شده و در فارسی معادل‌هایی چون نقش، عمل، خدمت و شغل یافته است. در علوم اجتماعی نیز نقشی را می‌رساند که یک عضو یا جزیی از کل تقبل کرده که انجام دهد.
جامعه‌شناسان در تعریف و تبیین اصطلاح کارکرد بیش از همه بر سه معنی "کار، وظیفه و نقش" تأکید کرده و می‌گویند: فونکسیون عبارت است از: کارکردی که هر پدیده در نظام اجتماعی دارد(توسلی). بنابراین تبیین فونکسیونی نیز عبارت است از: تجزیه و تحلیل پدیدارهای اجتماعی در رابطه با نتایج آن‌ها در کل نظام اجتماعی. طرفداران این مکتب معتقدند که اجزاء متشکل یک نظام اجتماعی آن‌چنان به یکدیگر وابسته‌اند که نتایج و آثار هر یک از آن‌ها ضرورتاً موجبات چگونگی دوام و بقای کل جامعه را فراهم می‌کند. بهترین سؤالی که برای طرفداران این مکتب مطرح است و از آغاز پیدایش فونکسیونالیسم تا به امروز ذهن اکثر جامعه‌شناسان را به خود مشغول کرده است، این است که چگونه نظم اجتماعی امکان‌پذیر است؟

به لحاظ تاریخی این مفهوم در آغاز توسط #هربرت_اسپنسر (Herbert Spencer: 1820-1903) از فیزیولوژی اخذ و وارد علوم اجتماعی شد. و بعدا توسط دیگر جامعه‌شناسان مورد بحث و توجه قرار گرفت.
تحلیل فونکسیونالیستی هر چند قادر به تبیین واقعیت‌های اساسی جامعه نبوده و مسایلی از قبیل روابط حاکمیت، استثمار، استعمار، فقر و تضادهای طبقاتی را نادیده می‌گیرد ولی به‌عنوان یک روش تحقیقی در پاره‌ای از زمینه‌ها مفید و در خور استفاده است، تا جایی که تحلیل فونکسیونی به‌عنوان یک روش و نه یک نظریه، مورد قبول قرار گرفته است و با کمک آن می‌توان به بررسی رفتار اجتماعی در گروه‌های کوچک پرداخت.،
اشکالات ذاتی و منطقی اندیشه کارکردگرایی و ایرادات کارکردگرایان زمینه پیدایش دیدگاه جدیدی گردید که تلفیقی از اندیشه کارکردی و دیگر اندیشه‌ها در جامعه‌شناسی بود و به "کارکردگرایی جدید" معروف گردید. #جفری_الکساندر (Jeffrey Charles Alexander: 1947)، مؤسس کارکردگرایی جدید، که در دهه 1980 به طرح این دیدگاه پرداخت، نوکارکردگرایی را این‌گونه تعریف می‌کند:

«شاخه‌ای از نظریه کارکردگرایی است که به خود انتقاد دارد و می‌کوشد تا پهنه فکری کارکردگرایی را گسترش دهد و در عین‌حال هسته نظری آن را حفظ کند.»

الکساندر انتخاب عنوان نئوکارکردگرایی را با توجه به عنوان نئومارکسیسم می‌داند. همان‌طور که مارکسیسم تلاشی فکری در جهت دوباره مطرح‌کردن تفکر مارکسیستی با توجه به شرایط جدید است، نئوکارکردگرایی نیز با توجه به شرایط جدید جامعه و علم جامعه‌شناسی، راهی در دوباره‌سازی اندیشه کارکردگرایی #تالکوت_پارسونز (Talcott Parsons) تلقی می‌شود.
از نظر الکساندر کارکردگرایی جدید مبتنی‌بر مجموعه مفاهیم، روش، مدل و ایدئولوژی است و به‌عبارت دیگر یک سنت فکری است. الکساندر گرایش موجود کارکردگرایی را بیشتر عملی و کمتر ایدئولوژیک می‌داند که تمایلات سیاسی و اقتصادی نیز در آن مطرح می‌باشد. اساس کارکردگرایی جدید برگرداندن کارکردگرایی به تلاش‌های تجربی است که پارسونز از آن دور مانده بود.

💎 ➖ 💎 ➖ 💎
👁‍🗨کـانـال عـلـوم سـیـاسـی
JOin @politickaraj