*⃣ نظریه عصبیت ابن خلدون …🖋ازنظر بادیه نشینان متاثر از شرایط اقلیمی و نحوه معاششان از شهرنشینان تندخو‌تر خشن‌تر و به دلیل نزدیکی ب

*⃣ نظریه عصبیت ابن خلدون


🖋ازنظر #ابن_خلدون بادیه نشینان متاثر از شرایط اقلیمی و نحوه معاششان از شهرنشینان تندخو‌تر خشن‌تر و به دلیل نزدیکی به طبع و فطرت اولیه، به خیر و نیکی نزدیک ترند.علاوه بر تفاوت اخلاق و طبایع، مهمترین مفهومی که با بحث بادیه نشینی پا به عرصه تأملات ابن خلدون می گذارد «عصبیت» است.
ریشه لغوی عصبیت ، در برگیرنده پیوند و خویشاوندی پسران از جانب پدر است و ابن خلدون وجود پیوند و خویشاوندی را جزء مواردی اندک در بشر می داند. بنابراین عصبیت نوعی همبستگی اجتماعی متکی بر این خویشاوندی و دفاع از آن است. ابن خلدون با به کارگیری این مفهوم و پیوند آن با زندگی بادیه نشینی نتیجه می گیرد که هرگونه اجتماعی بدون احساس #همبستگی در مواجهه با تهاجمات و خطرهای زندگی بدوی از هم گسیخته و مضمحل می شود.

انسان ابن خلدون موجودی کاملا صلح طلب و آرام نیست و در او میل به تفوق وجود دارد و جزء «طبع» آدمی می داند که به شکل فردی به پادشاهی و خودکامگی ختم می شود و به شکل جمعی در غلبه گروه ها بر یکدیگر منعکس می گردد.
ابن خلدون عمر طبیعی #حکومت ها را معمولا 120 سال یا سه نسل 40 ساله می داند. وی در خلال بحث در باب عمر طبیعی ، حالات و مراحل دولت ها را نیز شرح می دهد .
وی معتقد است که حکومت ها از بدو تاسیس تا مرحله انحطاط معمولا پنج مرحله را طی می کند :


🔹در #مرحله_اول که مرحله پیروزی است ، فرد فرمانروا بر عصبیت متکی است و عصبیت از یکه تازی وی جلوگیری می کند .
🔹در #مرحله_دوم و با تثبیت فرمانروایی ، قدرت خودکامگی را در پیش می گیرد که این امر مستلزم دور کردن اطرافیان از منزلت های نزدیک به اوست. او به فرد اول حکومت تبدیل می شود و مابقی افراد در حد خدمتگزاران و چاکران وی قرار می گیرند. دیگر آن نسبت تقییدی قدرت مرحله اول مورد توجه نیست .
🔹در #مرحله_سوم حاکمان قدرت، با حفظ خود کامگی از مزایای آسودگی و آرامش تکیه بر سریر قدرت برخوردار هستند. در این مرحله کنار زدن اطرافیان و دیگر قدرتمندان به پایان رسیده است و وی به ظاهر هیچ منازعی ندارد .
🔹 #مرحله_چهارم با ویژگی های خرسندی و مسالمت جویی توام است . حاکمان با خو گرفتن به آرامش و آسودگی مرحله سوم و همچنین راندن اطرافیان که با وجود خطرشان می توانستند در مواقع بحرانی از فرد حاکم حمایت کنند، از سختی و صلابت مستقر در عصبیت و نحوه اعمال قدرت، به مانند نیروی رو به توسعه باز می ماند و ملایمت جای آن را می گیرد. ملایمت در اینجا به معنی چهره انسانی تر حکومت نیست بلکه به معنی کمرنگ تر شدن قدرت است .
🔹سرانجام در #مرحله_پنجم ملایمت و سستی به اسراف ، فرسودگی و حیف و میل اموال خزانه متمایل می شود و پیوندش با مردم سست و سست تر می گردد. عصبیت از میان می رود و حکومت در وضعی قرار می گیرد که گویی آماده است تا از بیرون به آن حمله شود تا بدون مقاومت و دفاع از پای درآید.

بحث قدرت و #دولت را می توان در مثال قدرت و انسان به دست آورد. قدرت و نیروی جوانی به پیش می رود تا به اوج خود می رسد و پس از مدتی برخورداری ، رو به فرود نهاده و به سستی و مرگ ختم می شود.


نظریه اندیشمندسیاسی

💎 ➖ 💎 ➖ 💎
👁‍🗨کـانـال عـلـوم سـیـاسـی
JOin @politickaraj