❞ اولین کانال علمی دانشـجویان رشته عـلوم سیـاسی : #آموزشی_سیاسی #مفاهیم_سیاسی #مقالات_سیاسی #کلیپهای_سیاسی ❞ پرداختن به تمامی مقاطـع : #کارشـناسـی ➤ #کارشـناسی_ارشـد ➤ #دکـتری ➤ ● مدیر کانال : علی عمرانی - دانشجوی علوم سیاسی 「 @Aliomrani100 」
«رابطهٔ برجام و کنگره»
«رابطهٔ برجام و کنگره»
در آمریکا - برخلاف اغلب نظامهای سیاسی - انتخابات مجلس نمایندگان کنگره هر دو سال یکبار برگزار میشود. در نتیجه، اعضای مجلس نمایندگان عملاً سالِ اول از دورهٔ نمایندگی خود را به ایفای وظایف نمایندگی میگذرانند و سال دوم را معطوفِ جذب حمایتهای مالی و راضی کردنِ کانونهای قدرت و لابیهای پرنفوذ میکنند تا در انتخابات پیشرو اقبال بیشتری داشته باشند.
در مجلس سِنا هم هر دو سال یک بار، یک سوم کرسیها در معرض رای قرار میگیرد. به همین خاطر، سناتورها و احزاب مربوطه هم مدام در حال تکاپو برای جلب رضایت و حمایتهای مختلف اشخاص سرمایهدار و گروهها صاحب نفوذ هستند. فضای انتخاباتی و فشردگی رقابتها هم به نحوی است که گاه پیشتازی مختصر مالی یکی از نامزدها، احتمال پیروزی او را بر رقیب خود به شدت افزایش میدهد. در نتیجه، در چنین فضایی، لابیها و کانونهای قدرت پیرامونی - به ویژه لابیهای صهیونیست و ضد ایرانی - قدرت قابل ملاحظه و «نهادینه شدهای» در جهت دادن به آراء و عملکرد اعضای کنگره یافتهاند.
از طرف دیگر، افکار عمومی آمریکا چنان در سه دههٔ گذشته «ضد ایرانی» شده که اعضای کنگره هرگونه «نرمش» در برابر ایران را از نظر سیاسی و انتخاباتی هزینهساز ارزیابی میکنند و عمدتاً ترجیح میدهند وجههای «سختگیر» و «قاطع» در مقابل ایران به نمایش بگذارند. حزب جمهوریخواه نیز - که گفتمان ناسیونالیستی، امنیتی و نظامی را تا حدود زیادی از آنِ خود کرده - بیش از حزب دموکرات تمایل به ستیزهجویی علیه ایران دارد؛ هرچند در دولت قبل، آقای احمدینژاد به گونهای در حوزه ارتباط عمومی عمل کرد که هر دو حزب - و بسیاری از احزاب رقیب دیگر در پارلمانهای ملی اروپا که غالباً بر سر هیچ موضوعی با یکدیگر توافق ندارند - بر سر موضوع «ضدیت با ایران» با هم به یک اجماع کامل برسند!
با علم به این ماهیت کنگره - و با توجه به ضعف مفرط ایران در حوزهٔ لابیگری و ارتباط عمومی - همهٔ طرفین «برجام» در هنگام مذاکرات ترجیح دادند که متن قرارداد را به نحوی نتظیم کنند که «حداقل» وظیفه و تعهدی بر عهدهٔ قوهٔ مقننهٔ آمریکا گذاشته شود.
به عبارت دیگر، برجام میبایست هم ضعف ایران در برابر لابیهای ریشهدوانده و قدرتمد ضد ایرانیِ واشنگتن را جبران کند و هم خسارت وارده بر «وجههٔ ایران» را با دور زدن کنگره خنثی سازد. این کار هم - با توجه به محذوریتهای داخلی دولت اوباما و با توجه به گرهها و پیچیدگیهای طاقتفرسا و چندلایهٔ حقوقی - به بهترین شکل در این سند صورت گرفت؛ به نحوی که کنگرهٔ آمریکا موظف شده تا سال ۲۰۲۳ (یعنی با اتمام دورهٔ برجام) تمام زیرساختهای تحریم (از جمله قانون ایسا) را به کُل از نظام حقوقی آمریکا حذف نماید.
به واقع، اینکه میگویند تمدید قانون «ایسا» از طرف کنگره به مثابهٔ «نقض برجام» بوده - با توجه به متن و استراتژی بکار گرفتهشده در برجام - از نظر بسیاری از حقوقدانان ادعای مردودی است که نمیبایست تا این حد بر آن دامن زده میشد. امروز نیز پافشاری رسانهٔ ملی بر این ادعا که «عدم وتوی مصوبهٔ ایسا از جانب رئيسجمهور آمریکا به معنی نقض برجام است» هم ادعای بی اساسی است. همانطور که ذکر شد، هم «برجام» - به دلایل ساختاری ذکر شده - نقش بسیار کمرنگی برای کنگره در مقاطع اولیهٔ اجرای توافق قائل شده و هم از نظر قانون اساسی آمریکا، رئیسجمهور این کشور نمیتوانست مصوبهای را که با دو سوم آراء نمایندگان به تصویب رسیده مورد «وتو» قرار دهد.
آنچه میبایست در این ایام برجسته میشد این حقیقت است که تیم مذاکرات ایران موفق شده هم قوهٔ مجریهٔ آمریکا را در مقابل قوهٔ مقننهٔ این کشور قرار دهد و هم شکاف قابل ملاحظهای میان دو حزب حاکم ایالات متحده بر سر مسئلهٔ «ایران» بوجود بیاورد. عدم امضای مصوبهٔ کنگره از جانب رئيسجمهور این کشور هم - به عنوان یک رخداد نادر که هم بر افکار عمومی آمریکا تاثیر قابل ملاحظهای خواهد داشت و هم حاوی پیام دیپلماتیک مهمی برای کشورهای اروپایی است - فقط مؤید همین ادعاست.
نویسنده : دکتر رضا نصری
┏━━━━━━📚━━━━━┓
@politickaraj
┗━━━━━━📚━━━━━┛