🔰 معنای سیاست.. البته من این تعریف از سیاست را از یونانی‌های باستان وام گرفته‌ام

🔰 معنای سیاست

➖ هر زمانی که در آثارم از سیاست ذکری به میان آمده، سیاست را به معنای «هنرِ ساماندهیِ جامعه» به کار برده‌ام. البته من این تعریف از سیاست را از یونانی‌های باستان وام گرفته‌ام. ارسطو انسان را «حیوان سیاسی» می داند یعنی انسان موجودی است که نه فقط قابلیت زیست اجتماعی، بلکه توانایی ساماندهی سیاسی را دارد. این تعریفِ یونانیِ سیاست با آنچه ما در ایران از مفهوم سیاست و سیاست‌بازی می‌شناسیم‌ـ که نوعی ایدئولوژی‌زدگی و قدرت‌طلبیِ توأم با خشونت است‌ـ تفاوت بنیادی دارد.

➖ تقریبا همه کسانی که در عهد عتیق و جدید به موضوعِ سیاست اندیشیده‌اند، نظرشان به هنرِ ساماندهی جامعه بوده‌ است. از نیکولو ماکیاولی به عنوان یکی از موسسین سیاست مدرن تا توماس هابس، جان لاک یا ژان ژاک روسو و اسپینوزا هیچ کدام‌شان به سیاست به مثابه ایدئولوژی حزبی یا گروهی نمی‌پردازند. اگر هم به مفهوم حاکمیت توجه داشته‌اند، مسأله برای آنها همان «قراردادِ اجتماعی» است که توصیف دیگری از ساماندهی جامعه است. به قول هابس: «جامعه سیاسی یعنی هم‌پیمانی افراد برای گذار از وضع طبیعی به وضع سیاسی». ممکن است این پیمان به خاطر رسیدن به امنیت یا مقابله با شورش یا انقلاب به دست آمده باشد. حتی می‌تواند از طریق قانونگذاری حاصل شده‌ باشد. مهم این است افرادی که در جامعه زندگی می‌کنند، هنرِ سیاسی بودن را تمرین کنند.

➖ این شیوه نگرش، درست برخلاف شرایط کنونی جهان است. شرایطی که همه ما را نسبت به این تعریفِ سیاست بیگانه کرده است. در واقع این بیگانگی دو وجه دارد: یک وجه به سیاسیونی برمی‌گردد که از مردم جدا شده‌اند و وجه دیگر مربوط به مردمی است که از سیاست بیگانه‌اند. در نتیجه این بیگانگی، سیاست در قرن بیست و یکم تبدیل به یک امر خصوصی در میان الیگارشی حاکم با منافع خاص شده که عامه را از سیاست دور کرده‌. ارسطو، «دوستیِ مدنی» را محور ساماندهی جامعه می‌دانست چرا که اگر دوستیِ مدنی وجود نداشته باشد، آحاد جامعه چگونه می‌توانند نسبت به هم حس مسئولیت و همدلی داشته باشند؟
رامین جهانبگلو

─═इई @politickaraj ईइ═─
‍ ‍ ‍ ⇱ کانال علوم سیاسی⇱
ڪلیــڪ ڪنید