✳️ روی آوری به اندیشه سیاسی نوین، الزام یا اختیار؟ (۱)

✳️ روی آوری به اندیشه سیاسی نوین ، الزام یا اختیار؟ (1)

👈اندیشه سیاسی ، عام و کلی است و هر گونه تأمل در باب سیاست را شامل می شود. نقطه شروع اندیشه های سیاسی جدید وابستگی نسبتا" وسیعی دارد. در معرض قرارگیری ، ناکارآمدی ،و ... و شاید هم قدرت تخمین آینده بر اساس محاسبات نرم ، همگی حکایت از تاثیر وضعیت گذشته ، فعلی و آینده در این حوزه دارد، که می تواند محرک روی آوری و بازتولید اندیشه های نوین سیاسی تلقی گردد.
🔺کشمکش ها، علائق و صف بندی های نیروهای اجتماعی و سیاسی در هر عصری در شکل گیری و تکوین اندیشه های سیاسی آن عصر نقش انکارناپذیری دارد. شاید بتوان گفت شکل گیری اندیشه سیاسی جدید به لحاظ قرار گیری در وضعیتی متاخر ودر نهایت مرتبه وضعیت فعلی ، نقش سد مانندی در قبال آینده دارد. این درحالی است که باب سیاست به شدت وابسته به تحلیل سیاسی واقعیت نگر ،" تخمین آینده " و اقدامات مرتبط سیاسی (انتخاب بهترین گزینه) است.
🔺جالب تر اینکه اندیشه سیاسی حاکم بر یک جامعه سیاسی به خاطر برخورداری از خصلت ایدئولوژیکی ، ممکن است تبعات دراز مدتی را تحمیل نماید. این وضعیت با همراه شدن پارالل ها ی حمایت گر دروغین (سناریو های خیالی و پوچ، سوء استفاده از ایدئولوژی ، جاه طلبی ، ثروت اندوزی و..) طولانی مدت تر و پر هزینه تر و بحران آفرین هم خواهد شد.✍️ رضا میرزایی

✅سیاست شناسی
@politicology