✴️❇️ حکایت روزگار دلار و کلید!. ✍️ ابراهیم برزی

✴️❇️ حکایتِ روزگارِ دلار و کلید!
✍️ ابراهیم برزی

شاه به وزیر دستور داد که تمام شترهای کشور را به قیمت ده سکه طلا بخرند‌.

وزیر تعجب کرد و گفت: اعلیحضرت حتماً بهتر می دانند که اوضاع خزانه اصلاً خوب نیست و ما هم به شتر نیاز نداریم.

شاه گفت فقط به حرفم گوش کن و مو به مو اجرا کن.

🐪وزیر تمام شترها را به این قیمت خرید.

شاه گفت حالا اعلام کن که هر شتر را بیست سکه می خریم.

وزیر چنین کرد و عده دیگری شترهای خودشان را به حکومت فروختند.

دفعه بعد سی سکه اعلام کردند و عده‌ای دیگر وسوسه شدند که وارد این عرصه پر سود بشوند و شترهای خود را فروختند.

به همین ترتیب قیمت‌ها را تا هشتاد سکه بالا بردند و مردم تمام شترهای کشور را به حکومت فروختند.

شاه به وزیر گفت حالا اعلام کن که شترها را به صد سکه می‌خریم و از آن طرف به عوامل ما بگو که شترها را نود سکه به مردم بفروشند.

مردم هم به طمع سود ده سکه ای بار دیگر حماسه آفریدند و هجوم بردند تا شترهایی که خودشان با قیمت های پایین به حکومت فروخته بودند را دوباره بخرند.

وقتی همه شترها فروخته شد، حکومت اعلام کرد به علت دزدی‌های انجام شده در خرید و فروش شتر، دیگر به ماموران خود اعتماد ندارد و هیچ شتری نمی‌خرد.

به همین سادگی خزانه حکومت از سکه های مردم پر شد و پول کافی برای تامین نیازهای ارتش و داروغه و دیوان و حکومت تامین شد.

وزیر اعظم هم از این تدبیر شاه به وجد آمد و اینبار کلید خزانه ای را در دست داشت که پر بود از درآمد قانونی و شرعی.

این وسط فقط کمی نارضایتی مردم بود که مهم نبود چون اکثراً اصلاً متوجه نمی‌شدند از کجا ضرر کرده‌‌اند.

🔰این داستان قدیمی است ولی هر روز برای ما آن هم در قرن بیست و یکم تکرار می شود.

مردمی که در صف سکه، دلار، خودرو، لوازم خانگی، سودهای بانکی بالا، سهام انواع بورس و غیره هستند متوجه نیستند که در نهایت چه کسی برنده است.

آن‌ها فکر می کنند که زرنگ و برنده هستند ولی همیشه درگیر همین تلاطم هستند و هیچگاه به ریشه مشکلات و قطع آن فکر نمی کنند.

دولت قاعده‌مند از راه مالیات عادلانه کسب درآمد می‌کند و اقتصاد سالم باید ثبات نسبی و پایدار داشته باشد تا مردم ضمن رقابت آزاد و قانونمند، با کار و تولید مشخص و ارزشمند درآمد داشته باشند نه با دلالی بین خودشان و دولت.

#اقتصاد_ایران
✅ #سیاست_شناسی
@politicology