🔵 روند تاریخی شکل گیری احزاب در عصر مدرن (بخش دوم)

🔵 روند تاریخی شکل گیری احزاب در عصر مدرن (بخش دوم)

بعضی نویسندگان، احزاب را نماینده غوغاسالاری و نه مردم سالاری دانسته و اینگونه میگفتند که احزاب سیاسی ماشین جعل شور جمعی اند.این اندیشه ها و دغدغه ها مربوط به دوران گذار به مدرنیته و عصر مدرن است که هنوز ساختارهای دموکراسی قوام و ثبات نیافته و "سامان سیاسی و ثبات شکننده ساختاری،ترس بیمارگونه ای از حرکت های اجتماعی" داشت.ترس اصلی مربوط به شکنندگی نهادهای نیم بند دموکراسی در جامعه بود که احزاب با غوغاسالاری،از ظرفیتهای این نهادهای نیم بند مردم نهاد و دموکراتیک استفاده و بواسطه شور غوغاسالاری و پوپولیسم مهیج و لشگرکشی خیابانی(خیابان سالاری)،کارکرد ضد دموکراتیک و بی ثبات را رغم بزنند.البته این شرایط بخشی از فرآیند تاریخی گذار به دموکراسی نهادینه و نهادگراست که کارکرد نهادهای متخصص جای غوغاسالاری و هیجانات پوپولیستی را تنگ و محدود نمود.
🔺کارت فاشیست اصطلاح مشهوری ست که احزاب غیردموکراتیک از شرایط نهادهای نیم بند دموکراتیک استفاده و با بهره گیری از فرآیند انتخابات و چرخه گردش نخبگان وارد سیستم مدیریت ساختار کلان شده و درعین حال هیچ تعهدوپایبندی به گردش نخبگان بعد از تصاحب قدرت ندارند.
🔺بدبینی های احساسی و بدبینی های جامعه شناختی و فلسفی نسبت به احزاب، اگرچه ازسوی راست محافظه کار بوده ولیکن انتقادات اساسی تری ازسوی چپ رادیکال مطرح گردید که احزاب را محافظان و بازتولیدکنندگان منافع طبقاتی و حاکم دانسته و ماشین سرکوب فکری اجتماعی ساختار حاکم میدانند.
🔺احزاب سیاسی هم ازسوی راست محافظه کار و معتقدبه وضع موجود طرد نیشود و هم ازسوی چپ رادیکال و انقلابی.احزاب ازنظراین طیف از اندیشمندان سوپاپ اطمینان جانعه و ساختارحاکم اند که مانع تغییر انقلابی و عامل تثبیت و تداوم وضع موحود میباشند.✍️ حسین نجفی- کارشناس ارشد جامعه شناسی سیاسی

#ارسالی_مخاطبان
✅سیاست شناسی
@politicology