✳️☸هفت درس اساسی از سه انقلاب بزرگ جهان؛. ✍مجید بهمن زاده

✳️☸هفت درس اساسی از سه انقلاب بزرگ جهان ؛
♈️ گزیده ای ازکتاب توقیف شده دوروی سکه درخصوص سه انقلاب فرانسه، روسیه و انقلاب مشروطه ایران ؛
✍مجید بهمن زاده
🔰درس دوم

🔸 قهرمان حقیقی و بزرگان واقعی انقلاب، مردم دردمندو رنج کشیده هستند،نه بزرگان انقلاب؛
مخاطرات بازگشت استبداد مقدس ؛

یکی از معضلات حاکمیت های استبدادی، فردمحوری شخص حاکم و افراد منتصب به او درسطح اجتماع می باشد، ازهمین رو فردحاکم و وابستگان او، درجایگاهی بالاتر از قوانین موجود وهنجارهای اجتماعی قرار می گیرند.

بدین معنی که شخص حاکم خود را در جایگاهی فراقانونی قرارداده و معیار و چهارچوب قانون نیز به خواستها و تمایلات حاکم ونزدیکان اومحدود می شود.

مصداق بارز حکومتهای فردمحور و انحصارطلب در این سه انقلاب بزرگ جهان، سلاطین مستبدی چون سلسله لویی در فرانسه، و تزار وشاه در انقلاب های روسیه و مشروطه ایران هستند.
کسانی که چون خلفا وحکام اسلامی در دوران بنی اميه و بنی عباس خود را ظل الله وجانشین خداوندو اولیای او درزمین میپنداشتند وباهمراهی روحانیون درباری و زعمای قدرت پرست دینی ، هرگونه صدای منتقد ومخالفي را به نام مبارزه با دشمنان حاکمیت خداوند در زمین سرکوب می کردند.

برهمین اساس، یکی از دلایل بنیادین انقلاب های بزرگ جهان،براندازی نظامهای فردی به جهت ایجاد ساختاری متفاوت جهت استيفاي مطالبات عمومی جامعه می باشد. اما ایراد غالبی که دراکثر انقلابها پس از سرنگونی نظام فردمحور سابق بروز می کند، تولد چهره های فرا انسانی و قهرمانان انقلابی درساختار فرهنگ باقی مانده از قهرمان گرایی و منجی طلبی ناشی از فرهنگ جوامع مستبد است ومردم این جوامع به جهت باورهای غالب خود، همواره درانتظار یک ابرانسان و منجی آزادیبخش هستند که روزی از راه برسد و تمامی مشکلات را به تنهایی رفع کند.‼️

چنین نگاهی را در انقلاب مشروطه ایران و انقلاب اکتبر روسیه بطور وضوح میتوان یافت، معضلی که در ایران و پس از حذف انقلابیونی چون ستارخان و باقر خان، موجب میدان داری اجتماعی افرادی نظیر رضاخان ميرپنج و تولد سلسله پهلوی می شود و در روسیه نیز افرادی نظیر لنین واستالین را تا سرحد منجیان بشریت ارتقا می دهد.

اما در دهه قبل ازپیروزی انقلاب فرانسه، آموزه های ژان ژاک روسو در خصوص بطلان نظریه جانشینی حاکم در زمین از سوی خداوند که از سوی کلیسا ترویج می شد، نگاه قهرمان گرايانه و منجی پروری مردم این کشوربه انقلابیون پیشتاز تقلیل یافت و همین نقطه قوت انقلاب فرانسه و تکیه تحولخواهان این کشور به عقلانيت، منطق و به رسمیت شناختن حقوق طبیعی و انسانی، موجب استقرار نظام جمهوری مردمی و انتخابی در فرانسه و تداوم و اصلاح مکررچنین نظامی ازقرن هجدهم تاکنون شده است.

🔺لذا در پایان میتوان گفت که قهرمان گرایی ومنجی پروری، یکی از آفات اساسی انقلابها جهت بازگشت دیکتاتوری نوین ومقدس درجوامع استبداد زده می باشد، لذا خیزش های مردمی مبتنی بر لزوم استقرار ساختار نوین و مبتنی بر خواست اکثریت جامعه، نظیر آنچه که در انقلاب کبیر فرانسه شاهد آن بودیم ، نشان داد که در جریان خیزش های اصیل مردمی، هیچگونه نیازی به قهرمان پروری ومنجی گرایی جهت اصلاح امور وجود ندارد و توده مردم صاحبان واقعی انقلاب هستند ودر سایه افزایش آگاهی عمومی به حقوق خود، توان مدیریت جامعه را دارند.

#هفت_درس_اساسی_از_سه_انقلاب_بزرگ_جهان
✅ سیاست شناسی
@politicology