✴️ خواب «ناصر الدین شاه» درباره از اسب افتادن «امیر کبیر»

✴️ خواب «ناصر الدین شاه» درباره از اسب افتادن «امیر کبیر»

👈ناصر الدین شاه برای هر واقعه ای خوابی می دید یا خوابی جعل می کرد. وقتی از دست زنانش که دایم به « شاه عبد العظیم» برای زیارت می رفتند به تنگ آمد، خوابی جعل کرد که درختِ «حاجت روایی» را وسط کاخ گلستان خواب دیده احتمالا این از اسب افتادن امیر هم از آن خواب هایی بوده که شاه برای امیر پیشکی دیده؛

هو
🔰قربان خاک پای همایون مبارک شوم. احوال این غلام را استفسار فرموده اند. بلی، اسب طوری اتفاق افتاد که بی ادبی به سرکارِ امارت کرد اما خدا رحم کرد. از فضل خدا و باطن ائمه اطهار (ع) و مرحمت قبلۀ عالَم-روحُنا فِداه-به خوبی گذشت. نه تقصیر خودم، نه تقصیر اسب، قضا بود و الحمد للّه، که با خواب سرکاری به این طور گذشت اما ملاحظه فرمایند که دیگر از این خواب ها برای این غلام نبینند که خوتان از «بی نوکری« معطل خواهید ماند. برای خنده سرکار همایون که بدانند آسیبی نرسیده، این طور جسارت کرد. زیاده چه عرض شود. باقي الأمرِ همایون، مُطاع.

گزینش متن: حسینی هاشمی
منبع: نامه های امیر کبیر به ناصرالدین شاه

#امیرکبیر
✅سیاست شناسی:
@politicology