❇️✴️ جهان ایرانی ما (۲). ✍رضا بابایی

❇️✴️ جهان ایرانی ما (2)
✍رضا بابایی

⬅️ دیالکتیک دولت و ملت، یعنی همین؛ یعنی از محالات است که آنچه در حکومت می‌گذرد، تفاوتی مهم و معنادار با ماهیت جامعه داشته باشد. بله؛ در وضعیت سخت اقتصادی و زیر فشار فقر و محرومیت، نمی‌توان از مردم خواست که همواره و در همه‌جا جانب اخلاق را فرونگذارند؛ اما بی‌اخلاقی و نامردمی در میان مرفهان ما بیشتر از فرودستان است.

🔸در تحلیل نظم سیاسی همواره این خطر برای شهروندان وجود دارد که وضع موجود را به گردن دیگری بیندازند؛ آن دیگری خواه دولت و حکومت باشد و خواه دشمن بیرونی و خواه جبر اجتماعی. نفی رابطۀ دیالکتیکی دولت و مردم و بیگانگی از نگرش تاریخی و انتقادی، دولت‌ها را تافته‌های جدابافته می‌نمایاند. نظم سیاسی در خلأ یا بر اثر تصادف شکل نگرفته است و اگر هم چنین باشد، ممکن نیست که استمرار آن نیز وامدار خلأ یا تصادف باشد.
🔸 اگر ما مهم‌ترین مسائل سیاسی کشور و بلکه عظیم‌ترین مصائب ملی را به فرصتی برای جوک‌سازی تبدیل کرده‌ایم، بر اثر تصوری است که از دوگانگی ملت و دولت داریم. هیچ کس برای خود جوک نمی‌سازد، و ما نیز اگر حکومت را بخشی از هویت اجتماعی خویش می‌دانستیم، برای آن جوک نمی‌ساختیم. حکومت را و حاکمان را و دولت را «دیگری» می‌پنداریم که این گونه کارخانۀ جوک‌سازی ما به تولید انبوه در لحظه رسیده است؛ غافل از آنکه نظم سیاسی موجود، گوشه‌ای از جهان ایرانی ما است.

✅ #سیاست_شناسی
@politicology