⚛️✳️ فاصله طبقاتی تا به کجا!؟. ✍️ رضا میرزایی

⚛️✳️ فاصله طبقاتی تا به کجا!؟
✍️ رضا میرزایی

⬅️این سوال مطرح است که تغییرات فاصله طبقاتی چه فرایندی را در چهل سال گذشته طی نموده است؟! شاید بتوان گفت امروزه فاصله طبقاتی در جامعه به حد کافی ژرفا پیدا نموده است که به یک پیکار طبقاتی نزدیک شویم! مرور تاریخی گذر انقلاب اسلامی در ایران نشان می دهد ، در فراز و نشیب این گذر، گردانندگان ، در ارایه یک مدل یا ایجاد پنجره ذهنی واضحی بر اساس عدالت ، و رعایت حقوق غیر قابل انکار ، در دین اسلام و رفتار معصوم که بسیار بر آن تکیه داشته اند، نه تنها ناتوان بوده اند! بلکه در دل آن با توجه و پرداختن به خود! و افزایش سرمایه! یک ساختار پیشرونده طبقاتی (با اولویت حفظ جای خود در سطوح بالا) ، را کلید زده، احتمال اختلالات اساسی را درکشور را پی ریزی نموده اند. البته نمیتوان استدلال کرد که مردم خود نیز در شکل گیری آن موثر نبوده اند!؟ ، چرا که یکی از مولفه های تاثیر گذار بطور اعم مردم می باشند، و البته به نظر می رسد که در اصل مردم هستند که باز می توانند بر پایه یک فرهنگ سیاسی نوین و آگاهی های لازم خود را از چنین معضل اساسی در چارچوبی قانونی رها سازند... ثروت های هنگفت انباشته شده ، عدم توجه به امور طبقه کارگر و تولید انهم بصورت چند شعار خشک و توخالی، وضعیت پارادوکسی موجود با اصول ابتدایی اسلامی (برابری ، و برادری...)، نمایش ثروت و زندگی لاکچری در مقابل چشمان نیازمند و حتی افراد گرسنه!، موجب افزایش خشم نسبت به انقلاب ،مذهب(به درست یا غلط) ناشی از این فشار طبقاتی موجود شده، و... البته موضوعاتی اینچنین در نهایت به علت پیش روندگی خواسته یا ناخواسته ، آگاهانه یا غیر آگاهانه ، افکار ، افراد و رفتارهای اجتماعی را در آینده نه چندان دور به احتمال در قالب یک پیکار طبقاتی رهبری خواهد کرد! حال هر چه درک این موضوع که ساختار حاکمه نمی خواهد به این فاصله شدید طبقاتی رسیدگی واقعی نماید! (هر چند نتواند هم!) بیشتر و جدی تر شود ، زمان وقوع پیکار طبقاتی نزدیکتر تلقی خواهد شد. کلید خوردن جریان پیکار طبقاتی مانند براه افتادن یک سیل است! که دیگر آنجا نه سیاست می شناسد، نه بر باور دینی می ماند! ، و نه فلسفه ای هدفمند دارد!؟ فقط به خوبی می داند که آستانه تحملش پایان یافته است! ، و باید تغییری ایجاد نماید تا ذهن مغشوش خود و منتظرانش را به آسایش یا امید جدید احتمالی نزدیک سازد!. با احتیاط می توان گفت که ثروت اندوزان در کشور(خودی یا غیر خودی! داخلی یا خارجی! کاسب تحریم یا هر عنوان دیگر) به لحاظ جایگاه قدرتی در حال همتراز شدن با اشخاص رکنی حکومت هستند! ، و به نظر می رسد در این وضعیت چنین جامعه ای دیگر باید در برابر دو گروه از حقوق خود دفاع نماید: حکومتی ها ، و ثروت اندوزان!
اصولا باید بپذیریم که این نتیجه بدی! برای انقلاب اسلامی محسوب خواهد شد، و البته تا آنرا نپذیریم نمی توانیم آب رفته را به جوی بازگردانیم! البته این نپذیرفتن هم برای خود داستانی دارد؟! و آن اینکه احتمالا دیگر موضوع نپذیرفتن و نخواستن نیست! ، بلکه نتوانستن است!
نکته قابل توجه آنکه اکثر ثروت اندوزان حتی حاضر نیستند در داخل کشورشان سرمایه گذاری کنند (البته عقل و منطق می گوید نباید هم سرمایه گذاری کنند!) ، بنابراین به فکر کشور های دیگر خواهند بود!
شاید بتوان گفت جهت نرسیدن به آن سیل سهمگین! ، یک راهکار آن باشد که از دل این تهدید خود ساخته، یک فرصت ایجاد نماییم! و آن چیزی جز باز کردن فضای سیاسی برای شکل گیری یک جریان جدید سیاسی ، نمی باشد. (جریان سوم ! سیاسی با نگرش حداکثری به داخل) .چنین جریانی با هدف حفاظت از حقوق طبقات پایین و آسیب پذیر به عنوان یاور حکومت و البته مقابل ثروت اندوزان ، به انعقاد ساختار سیاسی جدید و در اصل به فراگیر شدن امکان سیاسی و باز توزیع قدرت در چارچوب های قانونی کمک شایانی خواهد کرد... البته یک راهکار دیگر هم این است که بنشینیم ، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد ... که البته خواهد افتاد!...

#فاصله_طبقاتی #شکاف_طبقاتی
✅ #سیاست_شناسی
@politicology