✴️❇️ فقر، طبقه‌ی متوسط و دموکراسی. ✍️ بهمن ارجمند

✴️❇️ فقر ، طبقه ی متوسط و دموکراسی
✍️ بهمن ارجمند

👈شاملو در شعری می سراید : " و به راستی که فقر ، احتضار فضیلت است." بر پایه ی این شعر شاملو اگر فقر را به فقدان بهره مندی از امکانات خوراک ، پوشاک ، بهداشت ، درمان ، آموزش و مسکن تعریف کنیم و فضیلت را با صفات و خصایلی همچون تفکر ، ابتکار ، ابداع ، مسئولیت، همدردی، نوع دوستی ، جستجوی عدالت ، شجاعت، مقاومت و مشارکت بشناسیم، بی گمان فقر در تضعیف این فضائل نقش موثری دارد.

🔺 در کنار بهره مندی از سطحی از آموزش و ارتقای فرهنگ علمی و سطحی از برخورداری امکانات در درون یک اقتصاد با ثبات و مولد در ذیل ساختار قانونمند و دموکراتیک ، طبقه ی متوسط پدید آمده و تقویت میشود. بدون آن که به بحث تقدم و تاخر رابطه ی بین ساختار قانونمند و معتقد به توسعه با رشد طبقه ی متوسط وارد شویم، بسیاری از صاحب نظران به نسبت بین رشد طبقه ی متوسط و رشد دموکراسی پرداخته و در رابطه ای معکوس، نسبت بین تضعیف طبقه ی متوسط با تضعیف دموکراسی را مورد بحث و بررسی قرار داده و بر پیوند بین این دو متغیّر تاکید داشته اند.

🔺 رفع و دفع فقر، این امکان را برای اعضای جامعه ایجاد می کند که از نیازهای اولیه و ابتدایی به نیازهای عالی تر ورود کنند و خواسته هایشان در جهت خواسته هایی والاتر رشد کند و بر پایه آنچه که " آرنت" می گوید : کنش ها از سطح ابتدایی همچون " زحمت"( تلاش برای معاش) و " کار"(خلق ابزار و مصنوعات و هنر ) به سطح کنش " عمل " (اراده ی معطوف به مشارکت عمومی در حوزه ی سیاسی و حاکمیت بر سرنوشت خود در جهت استقرار مناسبات عادلانه تر) ارتقا یابد.

🔺 اراده ی ضد توسعه در درون یک ساختار نیمه دموکراتیک ، نیمه مدرن ، تمایلی ندارد که ثروت عمومی جامعه را به بخش هایی که آن را جدا از پایگاه حمایتی خود می پندارد ، اختصاص دهد بنابراین از طریق قوانین جهت دار و اجرای نادرست قوانین و اتخاذ برخی تصمیمات و سیاست ها سعی می کند ثروت و منزلت بر پایه ی داد و ستدهای طبیعی بر پایه ی معیار " تلاش و تکاپوی فردی " خلاقیت" ، " ابتکار" و " نوآوری" توزیع نشود، همچنین در روند انتقال ثروت به بخش هایی از جامعه که مشکوک تشخیص می دهد، ممانعت به عمل آورد. زیرا انتقال این ثروت ، زمینه رشد و تقویت طبقه متوسط را فراهم می آورد و رشد و تقویت این طبقه تکیه گاهی میشود برای رشد و تقویت مناسبات قانونی و گسترش مقاومت در جهت احراز و احقاق حقوق بیشتر اجتماعی و سیاسی.

🔺 اراده ی ضد توسعه در درون یک ساختار نیمه دموکراتیک و نیمه مدرن که ماهیتا گرایشات ضد ملی دارد، از آنجا که به تبعات سیاسی ورود ثروت و سرمایه به درون جامعه واقف است از توزیع معقول ، مناسب و طبیعی ثروت در جامعه جلوگیری کرده و به بخش های مطمئن تری جهت می دهد و با هزینه ی آن در بخش های غیراساسی( تسلیحات و ابزار و اداوت جنگی و استقبال از جنگ و تحریم ) و تخصیص ثروت به ورود کالاهای غیر ضروری و اتخاذ سیاست هایی که به خروج ثروت از جامعه می انجامد، ثروت و سرمایه ی جامعه را به حیف و به نابودی می کشاند. این چنین اغلب اعضای جامعه در شرایط و وضعیت نامطلوب اقتصادی، در فقر و فلاکت دست و پا زده و دیگر امکان آن را نخواهند داشت که تقاضایشان از حد متوسط و سطح زندگی شان از حد فقر و فلاکت فراتر رود و همچنان در پایین ترین سطح نیازهای خود باقی مانده و این چنین کنش آنان از سطح زحمت( تلاش برای معاش) به سطح عمل( میل به مشارکت عمومی و میل به ساختن معقول و عادلانه ی مناسبات) رشد نمی یابد.

🔺🔺 در وضعیت فقر و فلاکت ، توجهات عمومی ، معطوف به زنده ماندن است و نه زندگی کردن. طبقه ی متوسط ، نیرویی است که صرفا در زنده ماندن متوقف نمیشود بلکه خواهان تحقق الزامات زندگی اجتماعی است. مصادیق الزامات زندگی اجتماعی عبارت است از : قانون دموکراتیک ، توزیع عادلانه ی امکانات و فرصت ها و ثروت ، رفاه نسبی در پرتو استقرار یک نظام تامین اجتماعی قوی و کارآمد ، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن و آزادی بیان و آزادی انتخاب سبک های مختلف زیستن. موارد ذکر شده ، مصادیقی از آرمان های طبقه ی متوسط است که در حوزه ی سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ، دشمنان خود را دارد. دشمنان این آرمان ها به صورت سیستماتیک از پیدایش و تقویت طبقه ی متوسط می هراسند و به صورت سیستماتیک در جهت تضعیف و نابودی آن تلاش می کنند.

#فقر #دموکراسی #فضائل_اجتماعی #طبقه_متوسط
✅ #سیاست_شناسی
@politicology