⚛️✴️ صندلی‌های چسب دار سیاست!. ✍️ رضا میرزایی

⚛️✴️ صندلی های چسب دار سیاست!
✍️ رضا میرزایی

◀️آیا امروز می توانیم جایگاه سیاسیون ایران (ارکان تصمیم ساز و تصمیم گیرسیاسی) را چگونه بدانیم؟! ناپایدار ، نابخردانه و...؟! باید مشتلق بدهیم که تقریبا همه و حتی بیشتر هم صادق است.سیاست در ایران به یک بازی سطح پایین بیشتر شبیه شده است تا سیاست!؟ براحتی توانسته ایم با همه چیز بازی سیاسی براه بیاندازیم! این در حالی است که مقاله ها ، کتاب ها ، حرف ها ، توصیه ها، و بسیاری از تولید شده های دیگر در این وادی سیاست دارد از سر و کولمان بالا می رود! ، تقریبا همه به سیاست و تکنیک هاو تاکتیک هایش خو گرفته ایم و نان و تلیتمان شده است سیاست! روزنامه ها حتی در بحران ها در چارچوب قدرت نرم! هر چه دلشان بخواهد می نویسند! ، افراد در جایگاه های رسمی و حتی غیر مرتبط (شاید به تقلید از امریکایی ها! )هر چه دلشان بخواهد می گویند! و می نویسند! ، و سیستم سخنگوی رسمی نیز گاه و بیگاه میآید یا تکذیب می کند و یا حرفی میزند که با نظر چهارگوشه مملکت در تضاد است!؟ تازه توئیت هم می کنیم! تقریبا ما در سیاست فقط می توانیم بگوییم دچار هرج و مرج شده ایم . البته علی الظاهر یا به واقع! مردم دایم مورد توجه قرار گرفته اند! و فریاد و واخواهی دموکراسی و مردمی بودنمان از بلندترین برج هایمان هم بالاتر رفته است! و البته ضربات پی در پی بر همین مردم است که وارد می شود، انگار که ندای غیبی گفته است باید از این مردم انتقام گرفت! و حالشان را جا آورد! حال هر چه ضعیف تر ، صبورتر ، قانع تر باشند، باید این انتقام شدید تر باشد! ... البته شاید این رسم روزگار است!
🔺صندلی های مناصب وجایگاه های سیاسی ما چسب دار شده است! ، و فقط این سرقفلی های سیاسی است که دارد با ثروت ، قدرت و رابطه معامله می شود! و فرصتی برای دیگران مختوم شده است! تقریبا هر فرد کلان سیاسی یا نظامی تاکنون میلیون ها دلار هزینه کرده است ، و البته بر اساس خرد توانا یا ناتوان خود هنوز هم دنبال راهکارهای هزینه ای است! تا پولی به دستمان آمد فوری خرج و برجش کردیم! . کسی هم جوابگو نیست!؟ دانشگاهیان ، تحصیلکردگان و اندیشمندان سیاسی خارج از چسب داران! دایم می نویسند و کنفرانس و انجمن و همایش و غیره و ذالک برگزار می کنند که کجا هستیم و می خواهیم به کجا برویم! البته چسب داران هم فعال بوده اند! سندهای چند ساله و چند ساله نوشتیم ، تا طبق برنامه باشیم ! و پیش برویم! نه تنها تعهدی نسبت به آن نبود بلکه هنوز هم نمی توانیم جایگاهمان ، عملمان ،و نتیجه مان را ارزش گذاری نماییم تا ببینیم بالاخره اثر بخش بوده ایم یا خیر؟ البته جواب بدون تحقیق هم احتمالا واضح است! کافی است به خودمان یک نگاهی بیاندازیم !؟ اینجا هم دچار هرج و مرج هستیم! هر کسی نظری دارد! یکی در فراخی موشک هوا می کند! ، یکی در تنگنا می گوید چرا هوا کردیم! عجیب است! مردم یک چیزهایی می خواهند، دولت و حاکمیت درست برعکس عمل می کند! به عنوان نمونه سکه ها و دلارها در وضعیتی بدون برنامه و نظارت و پیش بینی لازم (البته در نگاهی خوش بینانه!) به کام سودجویان و فرصت طلبان ریخته می شود! واقعا ما داریم به کجا می رویم و چه می کنیم؟ آیا ما دچار سردر گمی شده ایم؟ آیا ما دچار ترس از مردم ، بیش از خارجی ها شده ایم!؟ آیا اصلا مردم نقش تاثیر گذاری دارند؟ اگر داشته اند که نمی توانستیم سفره ضعیف ترین آنان را کوچک و کوچکتر نماییم ! و برای عده ای ماشین های آب طلا! پیشکش نماییم! ...البته این هم احتمالا رسم روزگار و حاصل چشیدن ثروت توسط عده ای است!؟
🔺واضح تر آنکه آینده ، توسعه ، محیط زیست، جامعه مدنی، روابط پایدار، ... و هزاران امید دیگر ، چندان برنامه و پیگیری واضحی ندارد و به اولویت چندم (شاید هم آخر!) تبدیل شده است. البته تعداد بسیار کمی هستند که هنوز هم به فکر آبادانی هستند ،و احتمالا امید بیشتر بر آنان است. هر چند با امید استخوان شده! هم نمیتوان نان خورد، زندگی کرد، توسعه آورد،....
به وضوح اینجا دیگر ما نیاز به تغییر اساسی ساختار سیاسی ، حتی تا مرز انحلال احزاب ناکارآمد فعلی و روی آوری به جریانات جدید ، تغییر اساسی در قوانین ، روی کار آوردن سیستم ها یا ساختارهای علمی و اهل فن و ... نیاز داریم. اگر با این وضع ادامه دهیم احتمال باخت نهایی ما و حتی سرزمینمان زیاد خواهد بود. پیشنهاد می شود به مردم توجه و رسیدگی عملی تری نماییم . در برون از مرزها انعطاف عقلانی و علمی پیش بگیریم، تجربه تاریخی نشان داده است این وضعیت (در آن هستیم) به شدت تولید کننده یک بزنگاه تاریخی است!

✅ #سیاست_شناسی
@politicology