🌺 …📚 مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود

🌺


📚 مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود . با اینکه از همه ثروتهای مادی دنیا بهرهمند بود، قلبش هیچگاه شاد نبود .

او خدمتکاری داشت که ایمان به خداوند درونش موج می زد.
روزی خدمتکار وقتی که دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت: ارباب، آیا حقیقت ندارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما جهان را اداره می کرده است ؟! او پاسخ داد : " بله "....

خدمتکار پرسید: آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید، آن را اداره میکند؟! ارباب دوباره پاسخ داد "بله"

خدمتکار گفت:
✍پس چطور است به خداوند اجازه بدهید، وقتی که شما در این دنیا هستید، او آن را اداره کند؟! پس به خداوند اعتماد کن...

🎯وقتی که تردید های تیره به تو هجوم می آورد ! به او اعتماد کن...

🎯وقتی که نیرویت کم است! به او اعتماد کن...

🎯آیا راه سخت و ناهموار است؟.
آن را به خداوند بسپار . !

🎯آیا میکاری و برداشت نمی کنی؟
آن را به خدا بسپار.

👌در این دنیای گذارا دنیایی که چیزها می آیند و می روند , هیچ چیز باقی نمی ماند.
پس آیا چیزی ارزش نگران شدن دارد!


https://telegram.me/joinchat/A6bBgzv2NvgCRzKpJ-VT3w

🌺