الهی ‏نامه: استاد حسن ‏زاده آملی

الهي ‏نامه: استاد حسن ‏زاده آملي

الهي بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرينت نورم ده.

الهي راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

الهي چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گويم كه خرد مدهوش و بيهوش است.

الهي ما همه بيچاره‏ايم و تنها تو چاره‏اي و ما همه هيچكاره‏ايم و تنها تو كاره‏اي.

الهي واي بر من اگر دانشم رهزنم شود و كتابم حجابم.

الهي چون تو حاضري چه جويم و چون تو ناظري چه گويم.

الهي چگونه گويم نشناختمت كه شناختمت و چگونه گويم شناختمت كه نشناختمت..

الهي ناتوانم و در راهم و گردنه‏هاي سخت در پيش است و رهزنهاي بسيار در كمين و بار گران بر دوش يا هادي اهدنا الصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين.

الهي از روي آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده‏ام از انس و جان شرمنده‏ام حتي از روي شيطان شرمنده‏ام كه همه در كار خود استوارند و اين سست عهد ناپايدار.

الهي رجب بگذشت و ما از خود نگذشتيم و تو از ما بگذر.

الهي عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بايد كرد.

الهي عارفان گويند عرفني نفسك، اين جاهل گويد عرفني نفسي.

@rahe_aseman 🍃🌻🍃