آیه‌‌ها جاری شدند از لهجه بارانی‌ات. یک به یک تفسیرشان در جلوه قرآنی‌ات

آیه‌ ها جاری شدند از لهجه بارانی‌ات
یک به یک تفسیرشان در جلوه قرآنی‌ات
سوره‌های آسمانی را به وجد آورده‌ای
آفرین گفته خدا، بر طرز قرآن خوانی‌ات
ارتفاع ربّنایت آسمانی پرور است
یازمین سجاده شد بر سجده طولانی‌ات
دشت در دشت عطش بانوی باران می‌دوید
مهلتی، لب تر کند از مشرب عرفانی‌ات
نیزه ­ها بر شانه زخم تو تکیه داده‌اند
سنگ‌ها شرمنده آیینه پیشانی‌ات
حجّ ابراهیمی تو ای خلیل سربلند
در منای نیزه ­ها سر می‌شود قربانی‌ات
آینه انگشت حیرت بر دهان خود گرفت
مات شد آئینه در آئینه در حیرانی­ات
«شام» را شام غریبان تو روشن کرده یا
صبح صادق سرزده از مشرق پیشانی‌ات
ابتدایت سبز سبز و انتهایت سرخ سرخ
ای سرآغازی که «عشق» است آیه پایانی‌ات...
نوكر نوشت :
یا اباعبدالله...
هـــر زمانی که دلـــم یاد شمــــا مــی افـــتد
گــــذر زندگـــی ام ســمت خــــدا مــی افــتد
این چـه سـِری ســت که هـر گاه مسـافر داری
بـاز هــم اسـم مــنِ گمشــده جــا می افــتد...؟!
صلي الله عليك يا سيدنا المظلوم يا اباعبدالله الحسين
سلامٌ عليكم و رحمة الله...صباحكم حسيني...
@rahe_aseman🌸