💐 سلام دوستان.. عرض کردم: شاید از من باور نکند

💐 سلام دوستان

✅ شخصی نزد سلطان محمود بسکتکین رفت و گفت:مدتی بود که می خواستم رسول خدا را در خواب ببینم و غم و اندوه خود را برایش بازگدارم که سعادت مساعدت نمود و جمال آن حضرت رادر خواب دیدم و گفتم یا رسول الله هزار درهم قرض دارم و قادر نیستم و میترسم اجل برسد و آن بدهی در گردن من باقی بماند.

✅ آن حضرت فرمود:برو نزد بسکتکین و آن مبلغ را از او بستان.عرض کردم:شاید از من باور نکند.فرمود به او بگو نشان به آن نشان که در اول شب بر من سی هزار مرتبه صلوات می فرستد و در آخر شب نیز سی هزار مرتبه ی دیگر برای من صلوات میفرستد.

✅ سلطان محمود از شنیدن این خواب به گریه در آمد و تصدیق کرد و قرض او را ادا کرد و هزار درهم به او نیز بخشید اطرافیان سلطان تعجب کردند و گفتند: ای سلطانحرف های او را چگونه تصدیق میکنی و حال آنکه ما اول شب و آخر شب با تو هستیم و نمی بینیم که به فرستادن صلوات مشغول باشی و اگر هم کسی در تمام اوقات شبانه روز به فرستادن صلوات مشغول باشد نمی تواند شصت هزار صلوات بفرستد.

✅ سلطان محمود گفت :من از علما شنیده ام که هر کس این صلوات را بفرستد گویا چنان است که ده هزار مرتبه صلوات فرستاده است و من نیز در اول شب سه مرتبه و در آخر شب نیز سه مرتبه ی دیگر هم در آخر شب میخوانم پس این شخص که پیام آن حضرت را آورده درست و راست میگوید و این گریه ی من از شادی است.
و این صلوات این چنین است:

💎 (اللهم صل علی سیدنا و نبینا محمد و آله و مختلف الملوان و تعاقب العصران وکر الجدیدان و استبقل فرقدان و بلغ روحه و ارواح اهل بیت من التحتیته و السلام)

👈 خدایا درود فرست بر مولای ما و پیامبر ما محمد و خاندانش تا آنگاه که روز و شب می آید و میرود و بامدادو شامگاه ها به هم تبدیل میشوند و روز ها و شب ها به دنبال هم میرسند و آن دو ستارهی قطبی بزرگ و کوچک روی می آورند و روان او و خاندانش از سوی من درود و سلام برسان

📚 حقى بروسوى اسماعيل، تفسير روح البيان، ناشر دارالفكر، چاپ بيروت، سال چاپ بى تا، نوبت چاپ، ج‏7، ص 234.