🌾🌿🌾 …. ✨ …👈 خودبینی هرگز!

🌾🌿🌾



✨#داستانی_از_بحارالانوار


👈 خودبينی هرگز!


🌴يكی از ياران حضرت عيسی عليه السلام كه قد كوتاهی داشت و هميشه در كنار حضرت ديده می شد، در يكی از مسافرتها كه همراه عيسی عليه السلام بود، در راه به دريا رسيدند.

🌴حضرت عيسی با يقين خالصانه گفت:
(بسم الله) و بر روی آب حركت كرد! مرد كوتاه قد، هنگامی كه ديد عيسی بر روی آب راه می رود، با يقين راستين گفت: بسم الله، و روی آب به راه افتاد تا به حضرت عيسی رسيد.

🌴در اين حال مرد دچار خودبينی و غرور شد و با خود گفت: عيسی روح الله روی آب راه می رود و من هم روی آب راه می روم، بنابراين، عيسی چه فضيلتی بر من دارد؟ هر دو روی آب راه می رويم.

🌴همان دم يك مرتبه زير آب رفت و فريادش بلند شد: (ای روح الله مرا بگير و از غرق شدن نجاتم ده!) حضرت عيسی دستش را گرفت و از آب بيرون آورد و فرمود: ای مرد مگر چه گفتی كه در آب فرو رفتی؟

🌴مرد كوتاه قد گفت: من گفتم، همان طور كه روح الله روی آب راه می رود، من نيز روی آب راه می روم. پس با اين حساب چه فرقی بين ماست! خودبينی به من دست داد و به كيفرش گرفتار شدم.

🌴حضرت عيسی فرمود: تو خود را (در اثر خودبينی) در جايگاهی قرار دادی كه شايسته آن نبودی بدين جهت خداوند بر تو غضب نمود و اكنون از آنچه گفتی توبه كن! مرد توبه كرد و به رتبه و مقامی كه خدا برايش قرار داده بود بازگشت و موقعيت خود را دريافت.

🌴امام صادق عليه السلام پس از نقل اين قضيه فرمود:

🍃فاتقوا الله و لا يحسدن بعضكم بعضا🍃

✨پس شما نيز از خدا بترسيد و پرهيز كار باشيد و به همديگر حسد نورزيد✨


📚 بحار ج 14، ص 254


@rahe_aseman
🌾🌿🌾