👆👆👆.. از نظر وی «اسلام ایمان بدون عدالت را به‌رسمیت نمی‌شناسد» (صدر، ۱۳۸۴: ۱۷۴)

👆👆👆

🔹الف) "فاجعة جدایی عقیده از شریعت": از نظر موسی صدر، ایمان معیاری بیرونی دارد و آن معیار ایمان، همانا عدالت است. از نظر وی "اسلام ایمانِ بدونِ عدالت را به‌رسمیت نمی‌شناسد" (صدر، 1384: 174). او در باب اهمیت عدالت به‌عنوان معیار ایمان، سخن شگفت‌انگیزی دارد: "وجود عدالت در اسلام مساوی است با وجود ایمان و ایمان بدون کوشش انسان در راه تحقق عدالت اصالتی ندارد. أرأیتَ الَّذی یَکذّبُ بالدّینِ فَذلِکَ یَدُعُ الیتیمَ و لایَحُضُّ طَعامِ المِسکینَ (107: 1-3) (آیا آن را که روز جزا را دروغ می‌شمرَد دیدی؟ او همان کسی است که یتیم را به اهانت می‌رانَد. و مردم را به طعام دادن به بینوا وا نمی‌دارد.) حدیث شریف نبوی به گونة دیگری از این اصل سخن می‌گوید: «کسی که شب با شکم سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد به پروردگار و روز بازپسین ایمان نیاورده است» (وسایل الشیعه، ج17، ص 209). صدها دستور اسلامی، که عدالت اجتماعی و اقتصادی را در عمقِ عبادات وارد می‌سازد و آنرا از جملة شرایط صحیح بودنِ آنها می‌شمارد، به‌روشنی نشان می‌دهد که عدالت اجتماعی و اقتصادی نه تنها دو حکم فرعی و دو واجب عادی و معمولی نیستند، بلکه برپایة عقیده و ایمان استوارند و از آنها جداشدنی نیستند. اسلام ایمانی را که نتیجة آن عدالت در زندگیِ فرد و جامعه نباشد، برنمی‌تابد. از این رو عدالت اقتصادی و اجتماعی در اسلام ریشه‌دار، دائمی و فراگیر است، زیرا با طبیعت و هستیِ مؤمن در آمیخته و از درونِ فرد و جامعة مسلمان سرچشمه گرفته است" (همان: 175-174).

🔸 موسی صدر می‌گوید عنصری غیراعتقادی به نام عدالت، در ذات (توجه کنید به تعبیر "طبیعت و هستی مؤمن") ایمانِ مسلمان موجود است. لذا در اسلام، ایمان بدون عدالت اجتماعی و اقتصادی نداریم. حالا چه اتفاقی در تاریخ و فرهنگ اسلامی رخ داده است که سیدموسی صدر آن را به "فاجعه" تعبیر کرده است؟ پاسخ چنین است: "فاجعة جدایی عقیده از شریعت" (همان: 183). تفصیل سخن سیدموسی صدر چنین است:

🔹"جدائیِ اصلِ عدالتِ اقتصادی و اجتماعی از ایدئولوژیِ اسلامی، که خود گوشه‌ای از فاجعة جدایی عقیده از شریعت است و گروههای مختلفِ مسلمان آن را پذیرفته‌اند، باعث گردیده است که عدالت ژرفا و کلیّت و استمرارِ خود را از دست بدهد، به‌طوری که امروز عدالتِ اقتصادی و اجتماعی به صورت یک مسئلة اجتماعیِ محض و موضوعِ سیاسیِ خالص در آمده است. این نوع عقیدة اسلامی، مجرّد از نتایج اجتماعی، نزد اغلب مسلمانان به صورت احساسی ذهنی درآمده که نه بر زندگی آنان اثر می‌گذارد نه بر رفتار فردی و اجتماعی آنان. این‌گونه عقاید، در تصورِ برخی مسلمانها، با عبادت قرین شده است، آن هم برای تنظیم پیوند انسان و آفریدگارش، و برای آسان نمودن سفر مرگ، و دیگر هیچ" (همان: 183).

🔸سیدموسی صدر به بزرگی این تحوّل، که به زبان امروزیان می‌توانیم از آن تحت عنوان تحوّل پارادایمی (پاردایم شیفت) در جهان اسلام یاد کنیم، پی برده است و از آن تحت عنوان "توطئه" یاد می کند و می‌کوشد علل آن را جست‌وجو کند:

🔹"به‌‌درستی نمی‌دانیم که این توطئه از چه هنگام پدید آمده است. آیا توسطِ دوست جاهل و نادان انجام گرفته یا دشمن در کمین؟ ولی مسلّم است که این شیوة تفکّر پیش از ارتباط و تأثیر متقابلِ میان اروپا و دنیای اسلام بوده است و پس از این ارتباط یه شکلِ روشن و مؤثری بروز نموده، به‌طوری که به صورت مکتبی حاکم بر امت مسلمان درآمده است" (همان: 183).

🔸این "فاجعه" چه بر سر اسلام، اجتماعات اسلامی، و زنده‌گی مسلمانان آورده است؟‌ پاسخ دقیق و خردمندانه‌ی سیدموسی صدر چنین است:
"خداوند تنها در معابد و مساجد و در روزهای جمعه و ماه رمضان پرستش می‌شود. و ایمان تنها در شرایط سخت و دشوار انسان بازتاب دارد؛ در هنگامِ مرض، ناکامی، شکست، فقر و پیری؛ نه در روزهای زندگی،‌ دوران جوانی، تندرستی، پیروزی و کامیابی. درِ بازار، کارگاه، کارخانه، کشتزار، و اداره و سایر عرصه‌های زندگی بر روی ایمان بسته شده و خارج از دایرة نفوذِ آن است" (همان: 185-184).

🔹در نتیجه‌ی وقوع چنین فاجعه‌ای "انسان از عدالت دور و عبادات از مضمون خود تهی شده و به صورت مراسم خشکِ بی‌روح درآمده است. قرآن کریم بارها تأکید کرده است که عبادتها و به‌ویژه نماز، هرگاه همراهِ زکات یا برآورده کردنِ نیازِ نیازمندان و همسایگان و نزدیگان نباشد، پس وای بر چنین نمازگزاری" (همان: 185). در نتیجه، در میان مسلمانان "یک روش تربیتی بی‌نهایت خطرناک" (همان: 185) پدید آمده است و عالمانی دینی تربیت شده‌اند که "در برابر بیدادگریها سکوت می‌کنند و برای احقاق حقوق مردمِ زیرِ ستم مبارزه نمی‌کنند" (همان: 185). چنین وضعی به‌لحاظ اجتماعی نیز "به مرحلة انحرافات ایدئولوژیک رسیده و موجب ناامیدی بزرگی از دین و مؤسسه‌های دینی و علمای دین" شده است (همان: 185).

ادامه 👇👇👇

@religionandsociety