🔻فقه بریده از متن 🔻.. ✍🏻 محمد موسوی عقیقی

🔻فقه بریده از متن 🔻

✍🏻 محمد موسوی عقیقی

🔹قرآن آیه جالبی دارد، در این آیه مردم از اینکه سوالات خود را با پیشوایان دینی در میان بگذارند و در خواست حکم کنند منع و نهی شده اند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ.(مائده:۱۰۱)

🔸در صحیح مسلم روایت ۲۳۵۹ خبری نقل شده که پیامبر به بالای منبر رفته و به مردم توصیه می کند بنابر همین آیه درخواست های فقهی خود را جز آنچه که خودش بیان می کند، بیان نکنند.
با این حال فقیهان بسیاری به این آیه وقعی ننهاده یا حداقل دچار زیاده روی شدند. ابوالقاسم خویی و جواد تبریزی هر کدام بیش از ۲۰ جلد پرسش و پاسخ فقهی منتشر کرده اند. صادق روحانی نیز حدود ۲۰ جلد استفتائات دارد. ابراهیم جناتی در ۸ جلد مجموعه پرسش هایی که از او شده را پاسخ گفته است.

🔹به نظرم دوره فقاهت چه در شیعه و چه در اهل سنت کارنامه مناسب و قابل توجهی ندارد. اکثر کتاب هایی که شرح زده شده اند در حیطه فقه است. فقیهان نه به مباحث علوم عقلی(مانند فلسفه) عنایت داشتند و نه اینکه از متون تاریخی بهره بردند. "کتاب الصلاة"ی که فقیهان بارها در مجلدات بسیاری بر آن شرح زده اند جز در ریز مسائلی چون مبطلات، وضو، نحوه سجده و رکوع، لباس نمازگزار و... اختلافی نداشته و قرن هاست مردم به یک شکل با یکسری اختلافات اندک نماز گزارده اند.

🔸به نظرم رویکرد ناملموس فقها به فقه و شرح نابجای متون فقهی کماکان ادامه دارد. این موضوع نتیجه دو مورد است:

۱) سوادِ اندک فقیهان نسبت به علوم مردم شناسی و... مانند تاریخ، علوم اجتماعی، فلسفه و... .
۲) بضاعت زیستی و فکری آنان که نمی توانسته اند پا را فراتر بگذارند.


🔰منبع: فکرک های من|موسوی عقیقی

@religionandsociety