🔻فقه سنتی در تدبیر امور جاری ناتوان است 🔻

🔻فقه سنتی در تدبیر امور جاری ناتوان است 🔻

🔸حجت الاسلام علی شفیعی از موانع آزاداندیشی در فقه به مجله خیمه گفت:

🔹در مشروطیت ما ناگهان با عده‌ای مواجه شدیم که از واژه آزادی با تعبیر«ملعونه» یاد می‌کردند و آزادی را از واژه‌های مطرود می‌دانستند که نام بردن از آن هم گناه بود، چون همه چیز را در درون دین جستجو می‌کردند و آزادی به معنای مدرن را در دین نمی‌یافتند. در دهه هفتاد باز همان حمله به آزادی از زبان برخی دیگر تکرار شد و هنوز هم تریبون‌های رسمی در اختیار کسانی است که آزادی را مزاحم خویش می‌دانند.

♦️نواندیشی در جامعه ما هزینه دارد که متاسفانه پاره‌ای از این هزینه‌ها که بر نواندیشان تحمیل می‌شود از طرف نهادها و دستگاه‌هایی است که حضوری رسمی در ساختار قدرت ندارند اما تلاش می‌کنند خودشان را منتسب به برخی نهادها و جریان‌های قدرت نشان دهند تا کار را سخت کنند.

🔹وقتی بین آزادی و وحی تعارض شکل می‌گیرد که مفسران دین، دریافت‌های خودشان را عین دین بدانند. مدافعان قرائت سنتی دینی چون دریافت و فهم خودشان را از وحی، عین وحی می‌دانند به صورت طبیعی نمی‌توانند مدافع آزاداندیشی باشند.

♦️در بحث فقه و آزاداندیشی دو نکته را باید از هم تفکیک کرد که گاهی با هم خلط می‌شود. اول اینکه آیا دستگاه فقاهت ظرفیت آزاد اندیشی دارد؟ و دوم اینکه آیا دانش فقه پشتیبان آزاداندیشی است؟ پاسخ سوال اول می‌تواند مثبت باشد اما پاسخ سوال دوم منفی است. فقه دانشی مبتنی بر یک مبانی است که اگر آن مبانی دچار تغییر شوند فقه هم می‌تواند دچار دگرگونی شود. محیط زیست فقیه؛ خانواده فقیه و...می توانند فقیه را متفاوت تربیت کنند. اما دانش فقه چون یک دانش قالب گرا و شکل گراست همیشه تمایل به تداوم شکل‌های کهن دارد. حتی در امور عرفی و امضایی هم تلاش می‌کند امور مستحدث و نوپیدا را هم به قالب‌های پیشین ارجاع دهد.

🔹یکی از انتقادات وارده به کسانی که تلاش می‌کنند نگاه آزاداندیشانه به فقه داشته باشند اما در این مبانی هیچ ورودی نمی‌کنند و حاضر نیستند در این مبانی تحولی ایجاد کنند این است که نتیجه تلاش ایشان چیزی فراتر از رفوگری در فقه نیست که اتفاقا صدمات این‌ها خیلی بیشتر است. یعنی به جای اینکه بنیادها و بنیان‌هایی که می‌تواند فقه را متحول کند اصلاح کنند، تلاش می‌کنند که شاخ و برگ آن را بچینند و روی این زخم را بپوشانند. این رفوگری به مرگ فقه می‌انجامد، یعنی به جای اینکه بیماری را درمان اساسی کنند، فقط مسکن تزریق می‌کنند.

♦️فقه سنتی ناتوان در تدبیر امور جاری موجود در بسیاری از حوزه‌ها از جمله ایجاد ظرفیت برای نواندیشی است. امام(ره) در پاسخ به یکی از شاگردانش این نکته را گفت ولی جدی گرفته نشد. ایشان گفته بود که با این حرف‌ها نمی شود یک نانوایی را مدیریت کرد. گمان می‌کنم دستگاه فقه سنتی ما به این نتیجه رسیده است که نمی تواند تدبیر امور جهان جدید را بکند، چون فقه سنتی ما فردمحور است یعنی فرد را در کل جامعه نمی‌بیند و مشکلات او را به عنوان یک فرد می‌خواهد حل کند. از این دستگاه فقاهت می‌توانید حقوق فرد را بیرون بیاورید ولی نمی‌توانید حقوق بشر یا حقوق شهروندی را استخراج کنید.

متن کامل را در مجله خیمه بخوانید...

🔰منبع: مطالعات اجتماعی فقه

@religionandsociety