🔻اجرای حدود الهی و ملاحظات حقوق بشری🔻.. ✍محمد باقر تاج الدین

🔻اجرای حدود الهی و ملاحظات حقوق بشری🔻

✍محمد باقر تاج الدین

🔹این که گفته شده است: «به خاطر ملاحظات حقوق بشری اجرای برخی حدود الهی متوقف شده است» آیا معنایی جز توجه به شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعیِ زمانه دارد؟ آخر با چه زبانی باید گفته شود که توجه به ملاحظات حقوق بشری یعنی توجه به تاریخ، توجه به فرهنگ، توجه به شرایط اجتماعی، توجه به عقلانیت و توجه به اخلاق و باور بفرمایید اگر به طور اساسی و بنیادی به این اصولی که برشمرده شد توجه شود بخش مهمی از گره های فقهی، کلامی و معرفتی گشوده خواهد شد و آن گاه راه برای حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیز گشوده خواهد شد. همه حرف روشنفکران و نواندیشان دینی هم همین است که به دلیل وجود برخی ملاحظات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است که اجرای برخی احکام دینی امکان پذیر نیست و اگر غیر از این بود که دیگر این همه بحث و جدل و منازعه ضرورتی نداشت.

🔸نکته کلیدی و اساسی این است که برخی احکام دینی و البته نه همه آنها تاریخی و فرهنگی بوده و لازم است که ترجمه فرهنگی شوند تا برای هر فرهنگی قابلیت پذیرش و اجرایی شدن داشته باشند. برای نمونه احکامی چون ارث، دیه، بلوغ و برخی احکام دیگر تماماً تاریخی، فرهنگی و اجتماعی هستند و با تغییر شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این احکام هم قابل تغییر و یا اصلاح هستند. این که امروزه برخی فقها به برابری دیه زن و مرد و یا برابری ارثیه فتوا داده اند فقط و فقط برخاسته از شرایط زمان حاضر است و این دقیقا نشان از امکان تغییر در برخی احکام دینی می دهد.

🔹اینجانب در مقاله ای با عنوان «منتفی شدن تاریخ در دین شناسی فقیهانه» آورده ام که یکی از بزرگ ترین مشکلات و محدودیت های دین شناسی فقیهانه بی توجهی به تاریخ است که طی آن فقیهان به شرایط فرهنگی، اجتماعی و تاریخی جوامع و ملت ها توجهی نداشته و لذا تمامی احکام و دستورات دینی را در تمامی دوره های تاریخی بدون امعان نظر به شرایط فرهنگی و اجتماعی جاری و ساری می دانند و در این میان وقتی با انواع تناقضات و تنگناها مواجه می شوند عموما دیگرانی که قائل به تاریخی، فرهنگی و اجتماعی بودن این قبیل احکام هستند را به انحراف از دین متهم می کنند. تمام مشکل در این است که فقها در دین شناسی فقیهانه خود تاریخ، عقلانیت و اخلاق را تا حد زیادی به دست نسیان و فراموشی سپرده اند و نمی خواهند بپذیرند که در صورت توجه و مد نظر قرار دادن این سه اصلی که برشمردم بخشی از مشکلات فقهی و به تبع آن جامعه نیز حل و فصل خواهد شد و از همه مهم تر این که خواهند توانست در جهان مدرن زیست مومنانه ای را برای همگان به ارمغان بیاورند.

🔸اساسا امروزه در جهان مدرن امکان جاری نمودن برخی-دقت شود می گوییم که فقط برخی احکام دینی و نه همه آنها- مانند رجم(سنگسار) یا قطع دست دزد وجود ندارد و این کار هیچ لطمه ای به دین و دینداری نخواهد زد بلکه آن چه که به دین و ایمان مردمان یک جامعه دینی لطمه و آسیب می زند جاری شدن امور غیر اخلاقی مانند دروغ، تهمت، غیبت، تبعیض، بی عدالتی، شکاف طبقاتی، فقر و محرومیت است آن هم در مواقعی به نام دین که حقیقتا ایمان برافکن است. حال این پرسش اساسی و بنیادی مطرح است که اگر تا این اندازه نگرانی برای اجرای برخی احکام و حدود الهی وجود دارد آیا شایسته و سزا نیست که در همین اندازه نگرانی برای وجود این همه بداخلاقی و بی اخلاقی ای که در جامعه رواج یافته است، وجود داشته باشد؟ بارها و بارها از تریبون های رسمی و غیر رسمی شنیده شده است که بی حجاب و بدحجابی نگران کننده است اما هیچ وقت شنیده نشده است که اختلاس، شکاف طبقاتی، بی عدالتی، تبعیض، فقر و محرومیت هم در جامعه به حد نگران کننده ای رسیده است. اگر حجاب مهم است صد البته اخلاق و عدالت و انسانیت هم مهم است.

🔹نتیجه آن که برخی احکام دینی بنا بر برخی ملاحظات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی قابلیت اجرا یا عدم اجرا و حتی تغییر و اصلاح داشته و این سخنی است که باید به جد گرفته شود تا شاهد زیست مومنانه در جامعه باشیم و در غیر این صورت شاهد رواج بی اخلاقی بیشتر و رواج ریا و زهدورزی و سوء استفاده به نام دین خواهیم بود چنان که اکنون در جامعه ما کم و بیش رواج یافته است.
درِ میخانه ببستند خدایا مپسند که درِ خانه تزویر و ریا بگشایند

🔰منبع: کانال در جست و جوی حقیقت


@religionandsociety