📝 ارتداد خفی «۲».. ✍ جواد شریفی

📝 ارتداد خفی«2»

✍ جواد شريفی

در آغازین روزهای 97 بود که در واکنش به خبر طلبه پیانیست، یادداشت ارتداد خفی را نگاشتم و بر حسب تجربه مستقیم خودم از زیست در حوزه علمیه مدعی شدم که نرم‌های عقیدتی و رفتاری که حوزه علمیه از طلاب مطالبه می‌کند برای بسیاری قانع‌کننده نیستند و همین امر موجب بروز بعضی رفتارها در طلاب می‌شود که سنخیتی با کارکردهای طلبگی‌شان ندارد؛ اما در پوششی از توجیهات مقدس انجام می‌پذیرد. در آن نوشته، سه گانۀ مدرنیته، علوم انسانی و جهانی شدن را علت این پدیده دانستم.

از آن هنگام تاکنون افزون بر تأییدهای بسیار، نقدهای بسیاری نیز شنیدم که گذشته از بجا یا نابجا بودن بسیاری‌شان، هر یک مرا به مطالعه و تأمل بیشتر واداشت. در حالی که آن عوامل سه‌گانه همه از جنس عوامل بیرونی بودند، در مطالعات اخیرم متوجه یک عامل دیگر شدم که از درون حوزه علمیه، به این ارتداد خفی دامن می‌زند.

❇️ ❇️ ❇️

به عقیده گئورک(جرج) زیمل جامعه شناس نامدار آلمانی، میان "اندازه یک سازمان دینی" و "نوع آموزه‌هایش" همبستگی متقابل وجود دارد. بدین معنا که سازمان‌های دینی کوچک نسبت به سازمان‌های بزرگ‌تر، راحت‌تر می‌توانند پیروان خود را به پیروی از نرم‌های عقیدتی و رفتاری تخطی‌ناپذیر و انعطاف‌ناپذیر وادارند. هر اندازه که یک سازمان دینی گسترده‌تر، جهانی‌تر و غیرشخصی‌تر شود، زمینه برای تخطی از عقاید و هنجارهای خودش را هموارتر می‌کند و همچنان که طرفدارانش بیشتر می‌شود، از خلوص و صلابت آن کاسته می‌شود. یک سازمان کوچک، مبتنی بر یک شکل و نظام خاص از عقیده و رفتار، پیروان خود را تربیت می‌کند. بزرگ‌تر شدن گروه و سازمان، یعنی تکثر و تنوع بیشتر در آن. این تکثر و تنوع، شکل و نظام انحصاری پیشین در عقیده و رفتار را از بین نمی‌برد ولی بدیل‌های بسیاری در عرض آن می‌آفریند. این گذار از شکل و نظام "یگانه" به "چندگانه" می تواند به "فروپاشی شکل و نظام" تعبیر شود.

❇️ ❇️ ❇️

حوزه علمیه پس از انقلاب اسلامی درهای خود را به روی حجم وسیعی از متقاضیان تحصیل علوم دینی گشود و تاکنون نیز کمابیش بر همین رویه است. ضمن آن که بیشتر مدارس علوم دینی(نه همه‌شان) فیلترهای مناسبی برای گزینش بهترین نیروها از میان متقاضیان انبوه ندارند. گذشته از اینکه حوزه علمیه به دل‌گرمی حمایت‌های مالی جمهوری اسلامی، سیاست جذب حداکثری طلبه را در پیش گرفته است، مطابق آن چه زیمل به ما نشان می‌دهد، بزرگتر شدن سازمان روحانیت و نهاد حوزه علمیه، با تکثر و تنوع گسترده‌ای که در مجموعه اعضای خودش پدید می‌آورد، در نهایت به تهدیدی درونی برای موجودیت خودش تبدیل می‌شود. زیرا تنوعی که در نتیجه جذب گسترده طلبه پیش می‌آید، آن یگانه شکل و نظام مطلوب و بایسته (از نظر زعیمان و مدیران حوزه) را با آفریدن اشکال و نظامات متعدد دیگری تهدید می‌کند و اشکال و نظامات جدیدی که ممکن است بر عقیده و رفتار طلبه‌ها حاکم شوند، الزاما با معیارهای دین رسمی و مدرسی خوانایی ندارند. (که تعبیر ژورنالیستی ارتداد خفی را برای همین وضعیت، اصطلاح کردم.)
خفی بودن این پدیده نیز _که بر آن تأکید دارم_ بدان معناست که دست کم تا چندسال آینده، طلابی از این دست، به خودابرازیِ جدی و قابل‌توجهی اقدام نخواهند کرد. علت را نیز عمدتا باید در امکانات مادی حوزه های علمیه از قبیل شهریه و معافیت تحصیلی و... جست.

🔰کانال مطالعات اجتماعی فقه

@religionandsociety