🔻لزوم تجدید نظر در آموزه‌ی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه‌ی مدرن🔻.. ✍🏻دکتر حسن محدثی گیلوایی

🔻لزوم تجدید نظر در آموزه‌ی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه‌ی مدرن🔻

✍🏻دکتر حسن محدثی گیلوایی

(قسمت سوم)

🔸اصول هشت‌گانه درباره‌ی امر به معروف و نهی از منکر
آن‌چه در این‌جا به‌عنوان اصول هشت‌گانه‌ی درباره‌ی امر به معروف و نهی از منکر می‌آید، محصول یک تحقیق است. با این‌همه، موارد زیر به‌عنوان اصول پیش‌نهادی مطرح می‌شود و هر یک جداگانه می‌بایست مورد بحث و بررسی و نقد صاحب‌نظران قرار گیرند.


🖌اصل‌ اول‌: امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر امري‌ فرافقهي‌ است‌.
در گفتار متأخر اسلامي‌ و در بينش‌ محافظت‌گرايي‌ دینی، امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر غالباً از منظر فقهي‌ مورد توجّه‌ قرار مي‌گيرد. براساس‌ چنين‌ نگاهي‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر آموزه‌اي‌ كاملاً فقهي‌ است‌ و در دايره‌ی‌ شرعيات‌ جاي‌ دارد. معروف‌ و منكر در اين‌ بينش‌ تعريفي‌ فقهي‌ دارند. اما نيك ‌مي‌دانيم‌ كه‌ بسياري‌ از امور مي‌توانند منكر باشند و فقه‌ درباب‌ آن‌ها ساكت‌ باشد و بسياري‌ از امور ممكن‌ است‌ معروف‌ تلقّي‌ گردد و فقه‌ آن‌ها را معروف‌ تلقّي‌ نكند. به‌عنوان‌ مثال‌ دستگيري‌ فقرا، يا كمك‌كردن‌ به‌ فردي‌ درمانده‌ امور فرا فقهي‌اند. مي‌توان‌ همه‌ی امور شرعي‌ را به‌ دقّت‌ انجام‌ داد ولي‌ از كنار يك‌آدم‌ گرسنه‌ به‌ راحتي‌ گذر كرد. مي‌توان‌ متشرّع‌ بود اما در مقابل‌ ظلمي‌ كه‌ به‌ مسلمان‌ ديگري‌ مي‌شودكاملاً سكوت‌ كرد و چشم‌ بر هم‌ نهاد. حمله‌ بي‌نظير عيسي‌ مسيح‌ به‌ علماي‌ دين‌ يهود همه‌ حاكي‌ از آن ‌است‌ كه‌ آنان‌ متشرّع‌ بودند اما بسياري‌ از امور مقدم‌ بر شرع‌ را زيرپا مي‌نهادند و ناديده‌ مي‌گرفتند. بنابراين‌، تقليل‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر به‌ امور فقهي‌ از ارزش‌ مفهومي‌ اين‌ آموزه‌، به‌شدّت‌ مي‌كاهد و دايره‌ی مصاديق‌ معروف‌ و منكر را به‌ دايره‌ی‌ امور فقهي‌ محدود مي‌سازد و تصويري‌ تحريف‌آميز از امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر عرضه‌ مي‌كند.

🖌اصل‌ دوم‌: اجير و مأمور، آمر به‌ معروف‌ و ناهي‌ از منكر مناسبي‌ نيست‌.
امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر كنشي‌ ديني‌ است‌ و كنش‌ ديني‌ چنان‌چه‌ بدون‌ اخلاص‌ و نيّت‌ پاك‌ و خيرخواهانه‌ صورت‌ بگيرد فاقد ارزش‌ است‌. خروج‌ و اقدام‌ براي‌ انجام‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر، امري‌ داوطلبانه‌ و از روي‌ دين‌داري‌ است‌. به‌‌عبارت‌ ديگر، تنها محرّك‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر بايد انگيزه‌ی ديني‌ باشد. در بررسي‌ آيات‌ دیده می‌شود كه‌ بهترين‌ امّت‌ از نظر قرآن‌ آن‌ امّتي‌ است‌ كه‌ براي‌ امر به ‌معروف‌ و نهي‌ از منكر خروج‌ مي‌كند. ارزش‌ اين‌ اقدام‌ از نظر نگاه‌ قرآني‌ به‌ داوطلبانه‌ بودن‌ و براساس ‌انگيزه‌ی ديني‌ عمل‌ كردن‌ است‌. بنابراين‌، کسی که اجير و مستخدم‌ دولت‌ و يا سازمان‌ خاصي‌ مي‌شود تا امربه‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر كند، نفس‌ اين‌ اقدام‌ غيرديني‌ است‌، زيرا ديگر داوطلبانه‌ و از روي‌ تعهّد ديني ‌صورت‌ نمي‌گيرد. در چنين‌ وضعي،‌ تعهّد اداري‌ و سازماني‌ جاي‌ تعهّد ديني‌ را مي‌گيرد. مأمور دولت‌ يا يك‌ سازمان‌ معيّن، امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر مي‌كند چون‌ دولت‌ و اداره‌ی‌ مربوطه‌ از او چنين‌ خواسته ‌است‌ و او را براي‌ چنين‌ كاري‌ استخدام‌ كرده‌ است‌. او امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر مي‌كند چون‌ مي‌خواهد حقوق بگيرد و امتيازاتي‌ به‌‌دست‌ آورد و بدين‌ترتيب‌، امرار معاش‌ كند. در اين‌ حالت‌، فرد مي‌بايست‌ براساس‌ منشور سازماني‌اش‌ عمل‌ كند، نه‌ براساس‌ نظام‌ ارزشي‌ ديني‌. اين‌ درست‌ مثل‌ اين‌ است‌ كه‌ شماكسي‌ را استخدام‌ كنيد كه‌ در جاي‌ معيّني‌ از شهر و در ساعات‌ مشخّصي‌ نماز بخواند. اين‌ نماز از نظر ديني‌ هيچ‌ ارزشي‌ ندارد.
بعد از خداوند، بزرگترين‌ آمر به‌ معروف‌ و ناهي‌ از منكر پيامبران‌ هستند. قرآن‌ در آيه‌هاي‌ متعدّد يادآوري‌ مي‌كند كه‌ پيامبران‌ به‌ خاطر رسالت‌ ديني‌شان‌ اجر مادّي‌ نمي‌برند. جهد ديني‌ دين‌داران‌ تنها نزدخداوند مأجور است‌. به‌‌عبارت‌ ديگر، خدمتي‌ كه‌ يك‌ فرد مؤمن‌ به‌ دين‌اش‌ مي‌كند مي‌بايست‌ با انگيزه‌اي ‌معنوي‌ باشد. حال‌ پرسش‌ اين‌ است‌ كه‌ آيا اشكالي‌ دارد كه‌ كسي‌ با انگيزه‌ی‌ ديني‌ به‌ دين‌ خدمت‌ كند و نفع ‌مادّي‌ هم‌ ببرد؟ پاسخ‌ اين‌ است‌ كه‌ اگر اين‌ پاداش‌ مادّي‌ همواره‌ به‌ عمل‌ ديني‌ تعلّق‌ گيرد، محرّك‌ عمل‌ ديني‌ ديگر انگيزه‌اي‌ ديني‌ نخواهد بود بل‌كه‌ رفته‌رفته‌ پاداش‌ مادّي‌ بر انگيزاننده‌ عمل‌ ديني‌ خواهد شد و انگيزه‌‌ی مادّي‌ آرام‌آرام‌ بر جاي‌ انگيزه‌ی‌ ديني‌ خواهد نشست‌.

ادامه 👇

@religionandsociety