مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
🔸نقد.. ✍ م. م _ طلبه حوزه علمیه و کارشناس ارشد مطالعات ادیان
🔸نقد
✍ م. م _ طلبه حوزه علمیه و کارشناس ارشد مطالعات ادیان
🔴بیانیۀ اخیر مدرسان حوزه در مورد جسارت پیشآمده به آیتالله شبیری زنجانی را مطالعه کردم. یک قدم دیگر به این نظر نزدیک شدم که اگر بزرگان حوزۀ علمیه در رخدادهای روزگار کاملاً خاموش باشند و در نفی و اثبات هیچ امری دم برنیاورند، ای بسا بهتر میتوانند همین اعتبار و حرمت باقیماندهٔشان را نگاه دارند.
🔹من نه دغدغۀ مرجعیت و فقاهت دارم، نه به آن اشخاصی که دیدارشان با آیتالله شبیری مسئله ساخت ارادت دارم. اما اینقدر را میفهمم که کسی مثل آقای شبیری نه بهعنوان یک فقیه، نه یک روحانی؛ بلکه بهعنوان یک انسان کاملاً عادی این حق اولیه را دارد که هرکسی را میخواهد به حضور خود بپذیرد و هرکسی را نخواست نپذیرد. احدی هم نمیتواند در اینباره برای یک انسان عاقل بالغ تعیین تکلیف کند؛ چه رسد به اینکه لحناش «نه مناسب حال درویشان» باشد!
🔻وقتی یک کرور مدرس حوزه در بیانیۀ خود از این مسئلۀ مهم میگذرند و از بابت مداخلۀ نابجایی که صورت گرفته هیچ تذکری نمیدهند، معلوم میشود به حقوق اولیۀ انسانها عنایت کافی نکردهاند. با این وصف چگونه میتوانند از کرامت انسانی سخن بگویند؟ انسانی که برای پذیرفتن انسانی دیگر هم آزاد نباشد و باید به یک مسئول سیاسی حساب پس بدهد چه کرامتی دارد؟
🔹دومین مطلبی که در این بیانیه توجه مرا جلب کرد، آن بود که آقایان یک بار دیگر چندوچون تعهد سازمانی خود را آشکار ساختند؛ واقعیت این است که بسیاری از حوزویان فقط در مقابل منتقدان فکری و فرهنگی حوزه بهشدت واکنش نشان میدهند و مثلاً کافیست یک روشنفکر (بهخصوص اگر مکلا هم باشد) به سخنان و تفکرات یک مرجع تقلید نقدی علمی وارد کند، تا با آه وااسلاماه با او به جدال برخیزند. اما اگر مسئولان معمم ثابت و ردهبالا هر فرمایشی داشته باشند، با گردن کج نقطۀ تسلیم دایرۀ قسمت میشوند.
🔻معلوم میشود استقلال حوزه، که عالمان شیعی قرنها بهعنوان برگ افتخار برای خود پاس داشته بودند، در نظر متأخران صرفاً استقلال در برابر شاهان تلقی شده است. اکنون به چه قیمتی این استقلال را فروختهاند که حتا از امرونهی شدن بزرگان حوزه در مسئلههایی که فقط به خودشان مربوط است هم چندان اذیت نمیشوند؟ نمیگویم در مورد همۀ امضاکنندگان بیانیه اینچنین است ( و ای بسا شاید بعضی از آنها دقیق هم بیانیه را نخوانده باشند!) اما شاید برای بعضی به این قیمت که تقلایی مذبوحانه برای یکسان جلوهدادن تفکر عالمان شده باشد. یعنی مردم خیال کنند که زیر همۀ عمامهها یک فکر واحد میگذرد و یک خطمشی واحد برقرار است و اختلافات ساخته و پرداختۀ دشمنان است.
✔️غافل از اینکه اولاً مردم دیگر آن سادهضمیری عصر قجری را ندارند که چنین قصههایی را باور کنند.
دوماً یکی بودن تفکر حوزویان علاوه بر آنکه نه تحقق یافته و نه ممکن است، بههیچ وجه مطلوب نیست و حرکت به سمت آن نیز خود نشان از انحطاط دارد.
و سوماً به قول یکی عزیزان این کار نسخۀ حوزوی امامیه از همان تفکر اشعری راجع به صحابیان پیامبر است که اینقدر امامیه از بابت آن به سر اشعریها زده است!
◽️ختم کلام: از بیانیۀ مدرسان حوزه بیشتر تعجب کردم تا اصل ماجرا. پس پیشنهاد میکنم، آقایان اصلاً خاطر شریف خودشان را درگیر این مسئلهها نکنند و به همان تکرار مکررات در صلات و طهارت بازگردند تا بلکه گرهی از مشکلات امت اسلام بگشایند...
@social_studies_of_fiqh
@religionandsociety