🔻پیرامون اسلام و دموکراسی🔻.. ✍️ محمد مجتهد شبستری

🔻پیرامون اسلام و دموکراسی🔻

✍️ محمد مجتهد شبستری

🔹می‌توان از دین پاره‌ای نورم‌های اخلاقی به دست آورد و آن ها در سیاست مراعات کرد اما نمی توان از دین برنامه سیاسی برای رسیدن به اهداف اجتماعی مشخص به دست آورد. به اعتقاد من دین رابطه میان انسان و خداست. انسان با خدایش حرف می‌زند، خدا به او گوش می‌دهد و این منجر به تعالی معنوی انسان می‌شود. به این دلیل است که دین نمی‌تواند تبدیل به یک برنامه سیاسی شود.

🔸به اعتقاد من نهاد دین وسیاست دو نهاد متفاوت با وظایف و عمل‌کرد متفاوتند و این دلیل جدا بودن آن‌هاست. این بدان معنا نیست که تمایلات مذهبی فرد نمی‌تواند سبب ایجاد انگیزش اخلاقی در فعالیت سیاسی او شود. این ممکن است. با این تفسیر من به جدایی دین از سیاست اعتقاد ندارم. اما نهاد دین و نهاد سیاست باید از هم جدا نگه داشته شوند. اگرچه آن‌ها می‌توانند و باید با هم هم‌کاری داشته باشند.

🔹آن‌چه امروز ما به عنوان دو نهاد سیاست و دین از آن‌ها نام می‌بریم در زمان پیامبر وجود نداشت. در آن دوران سیاست و دین تقریبا در همه جای دنیا به شکل پیچیده‌ای با هم آمیخته بود. شیوه زندگی در مکه و مدینه بسیار ساده بود. آن‌چه در آن دوران رخ داد نمی‌تواند الگویی برای دنیای امروز باشد. امروزه مسلمانان در یک سیستم اجتماعی عقلانی با تنوع نهادهای مختلف زندگی می‌کنند. بنابرین ما نیاز به یک برنامه مناسب داریم. این چیزی نیست که بتوان آن را از قرآن استخراج کرد.

🔸امروزه گرایش به آزادی در کشورهای اسلامی افزایش یافته اما این‌که چرا این آزادی نهادینه نشده موضوع دیگری است که به موانع سیاسی و سیستم دولت‌ها در این کشورها برمی‌گردد و بیش از همه یک مشکل فرهنگی است که چندان مرتبط با اسلام یا دین به صورت عمومی نیست. متاسفانه این مشکل ریشه در توسعه نیافتگی فرهنگی ما دارد.

🔹در آلمان حزبی وجود دارد به نام «دموکراتیک مسیحی.» آیا از نظر این حزب خدا مرجع نهائی نیست؟ با این حال آلمانی‌ها در یک کشور دموکراتیک زندگی می‌کنند. نمی‌توان گفت اگر یک فرد یا یک ملت خدا را مرجع نهائی دانستند این به این معناست که آن‌ها با دموکراسی ضدیت دارند. انسان می‌تواند خدا را به عنوان برترین مرجع بشناسد اما در زندگی اجتماعی بگوید: «بله، من آزادم، تو آزادی و همه انسان‌ها آزادند.»

🔸آزادی و دموکراسی مستلزم وجود نظمی ویژه در میان انسان‌ها است. این موضوع هیچ ارتباطی به جای‌گاه خداوند به عنوان مرجع برتر ندارد. این بحث که اگر خدا مرجع برتر است پس دموکراسی وجود ندارد یک سوء استفاده است. این بحث اساسا غلط است.

🔹اروپایی‌ها تمایل دارند به قوانین اسلام به عنوان یک مفهوم جامد بنگرند. اما شریعت اسلامی ماهیت جامد و غیرمتغیر ندارد. بر اساس شرایط زمانه فقها اجازه صدور فتوا دارند. این فقها وقتی آزاداندیش باشند می‌توانند قوانین فعلی اسلامی را به گونه‌ای تفسیر کنند که مانع تحقق دموکراسی نباشد. ما می‌توانیم در قرآن، شریعت و سنت مشوق‌هائی هم برای ایجاد یک سیستم دموکراتیک پیدا کنیم.

🔸من فکر نمی‌کنم که مردم ایران دیگر اعتقادی به دین ندارند. حقیقت اینست که بعضی از افراد شاهد تجربه‌های وحشت‌ناکی بوده‌اند که به نام دین رخ داده و این سبب شده دین را رها کنند. اما باور ندارم که این موضوع شامل بیشتر مردم ایران می‌شود. شکل اعتقاد با گذشت زمان تغییر می‌کند. خیلی‌ها در ایران به سوی دین عرفانی رفته‌اند. به عقیده من امروز باورهای دینی ضعیف‌تر از ۴۰ یا ۵۰ سال قبل نیست. برای خیلی از آدم‌ها دین تبدیل به یک موضوع شخصی و خصوصی شده است .

🔰منبع: دانشجویان دگر اندیش دانشگاه فردوسی مشهد

@religionandsociety