♦️مراجع و پرسش دیگرستیز «عمرکشان» ♦️.. از پاسخ‌هایی که این کانال منتشرکرده، مشخص می‌شود که:

♦️مراجع و پرسش دیگرستیز «عمرکشان»♦️

▪️کانال اینترنتی سرائر، در یک سری تماس تلفنی و در نزدیکی برگزاری مراسم مشهور به «عمرکشون» یا «عیدالزهرا»، از «دفتر» چهارده نفر از مراجع تقلید شیعه، در مورد [جواز شرعی برگزاری] عیدالزهراء پرسیده‌اند. از پاسخ‌هایی که این کانال منتشرکرده، مشخص می‌شود که:
[دفتر] چهار نفر از مراجع تقلید با این مراسم مخالفت کرده‌اند (آیت‌الله خامنه‌ای، مکارم شیرازی، صانعی و مظاهری)
[دفتر] هشت نفر از مراجع یا این مراسم را جائز شمرده‌اند یا مخالفت با برگزاری آن را نه به دلیل قبح ذاتی و غیراخلاقی بودن آن، که به دلیل تبعات و خطراتی که برای شیعیان در سایر کشورها و جوامعی که موفعیت اقلیتی دارند، مشروط کرده‌اند.
دفتر یکی از مراجع تقلید هم پاسخی به این پرسش نداده‌است [آیت‌الله سبحانی]

▪️اگر صحت این پرسش و پاسخ را بپذیریم و اگر این پاسخ «دفتر» مراجع فوق را، پاسخ خود مراجع تقلید مذکور در نظر بگیریم، آن‌گاه نتایج زیر را شاید بتوان از این پرسش و پاسخ گرفت:

▪️از منظر اجتماعی، این مراسم، ملاک مناسبی برای سنجش میزان «هویت‌گرایی دیگرستیز مذهبی» در نهاد رسمی مذهبی تشیع است. مخالفت تنها چهار مرجع تقلید به صورت مطلق با این مناسک هویتی توهین‌آمیز از چهارده مرجع مورد پرسش، نشاندهنده عمق شکاف مذهبی با اهل سنت در نهاد رسمی تشیع است. در اقلیت بودن مراجع مخالف این مناسک دیگرستیزانه، نشانه‌ای از شدت این هویت‌گرایی مخرب است. باید به این نکته توجه داشت که چنین مناسکی معمولاً مخاطبی از دین عامه تشیع دارد و شدت آن در لایه‌های اجتماعی دارای دینداری عامیانه که لزوماً از مراجع تقلید در تمامی مناسک مذهبی‌شان تبعیت نمی‌کنند، شدیدتر است. حال وقتی اکثریت مراجع تقلید، به صورت مطلق با چنین شعائری مخالفت نشان نمی‌دهند، می‌توان پتانسیل این شکاف مذهبی جدی را در برخی لایه‌های زیرین اجتماعی حدس زد.

▪️پرسش اخلاقی از فقه و فقها در این‌جا ضرورت می‌یابد: اخلاق، در ساحت اجتماعی، خود را در نوع مواجهه با «دیگری» نشان می‌دهد. وگرنه تعامل مثبت و رواداری و احترام با «خودی»، موقعیت تعریف اخلاق نیست. «اخلاق» شیعی در مواجهه با دیگری اهل سنت و اخلاق اسلامی در مواجهه با دیگری غیرمسلمان است که مطرح می‌شود. بدون تردید، مناسک عمرکشان یا عیدالزهرا با ملاک‌های اخلاقی قابل جمع نیست و سراسر توهین نسبت به دیگری مذهبی اهل سنت است. در اینجاست که باید از فقها، از نسبت «اخلاق» و فقه مورد نظرشان پرسید.

▪️اما فارغ از این گزاره‌ها و پرسش‌ها، همانطور که پیش از این در متن «حفره‌ی اجتماعی تقریب» نوشته‌ام، به نظر می‌رسد که کلام و فقه و نهاد مذهب تشیع در شکل غالبش، حداقل در زمانه‌ی حاضر، توانایی و انعطاف و اراده‌ی لازم برای تقریب با دیگری مذهبی خود را ندارد. آن‌چه از این نهاد و این حوزه شنیده می‌شود، یا صدای طبل تفرقه و دیگرستیزی آشکار است یا زمزمه‌ی آرام آن و یا شمارشی در سکوت برای کوبیدن بر طبل دیگرستیزی. نهاد سیاست در هر دو سوی اهل سنت و تشیع، در ایران و عربستان، در یمن و بحرین و سوریه و مصر و مالزی هم بر این آتش می‌دمد. در چنین شرایطی، نیاز است که راهی دیگر برای نزدیک‌کردن قلب‌های این دیگری‌های مذهبی به یکدیگر جست.

▪️در خلاء این اراده‌ی شفابخش در نهاد مذهب، نقش هنرمندان، ورزشکاران، روشنفکران، اساتید دانشگاه، فعالان اقتصادی، ادیبان و روزنامه‌نگاران پررنگ می‌شود: جایی که «محمد صلاح» فوتبالیست مصری سنی، «مصطفی عقاد» کارگردان، «ام کلثوم» خواننده، «محمود درویش» کاریکاتوریست، در قلب‌های ایرانیان شیعه با دریبل زدن‌ها، سکانس اذان گفتن بلال، تحریرهای زیبای آوازی و کاریکاتورهای آزادیخواهانه جا باز می‌کنند. اینجاست که قلب‌های شیعه و سنی با یک ریتم می‌تپند و شکاف‌های خون، به جوی‌های محبت بدل می‌شوند.

▪️این رسالت زمانه‌ی ماست؛ چه فقه و فقهای شیعه و علمای اهل سنت به مسوولیت اخلاقی زمانه‌شان آگاه شوند و چه در این آتش بنیان‌کن بدمند. چقدر جای موسی‌صدر‌ها و بروجردی‌ها و شیخ شلتوت‌ها و محمدتقی قمی‌ها و سیدجمال‌ها در حوزه و الازهر خالی است.

#تقریب
#روحانیت_و_مرجعیت
#از_رنجی_که_می‌بریم

اینکجا
ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه
@inkojaa
@religionandsociety