🔹گزارش خبرگزاری ایکنا از نشست علمی «گفت‌وگوی جامعه‌شناختی درباره پیاده‌روی اربعین» (۲۲ آبان ۹۷ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

🔹گزارش خبرگزاری ایکنا از نشست علمی «گفت‌وگوی جامعه‌شناختی درباره پیاده‌روی اربعین» (۲۲ آبان 97 ـ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)


برشی از گزارش:

🔻دکتر جبار رحمانی:

در حال حاضر نقطه پارادوکسیکالی وجود دارد؛ ما در عین اینکه می‌خواهیم با پیاده روی اربعین، غرب را ضربه‌ فنی کنیم، شاهدمثال‌های اعتبار خود را از آن می‌گیریم. دائماً گفته می‌شود: گزارش انعکاس پیاده‌روی بزرگ اربعین در خبرگزاری‌های جهان که منظور، رسانه‌های غربی است. یعنی چون نیویورک تایمز، آسوشیتدپرس و... در خبرهای خود به آن پرداختند نشان می‌دهد که چقدر کار ما مهم بوده است و آن‌ها در سرکوب این قضیه ناتوان اند.

تمام نظام‌های اجتماعی که دین در آن‌ها وجود دارد، منابعی را برای آدم‌ها ایجاد می‌کنند که بوی تجربه معنوی به افراد بدهد. عمدتاً در دینداری عامه آئین‌هایی مثل نذر، قربانی و زیارت یا دین بارگاهی ظرفیت چنین کارکردی را به میزان بالایی دارند. در تشیع، عزاداری هم به این موارد اضافه می‌شود. در کنار این نیاز به برساخت تجربه معنوی در جوامع دینی، شواهد نشان می‌دهد ذخائر معنوی برای ما ناکارآمد شده‌اند.

ما در ذیل مناسک اربعین و امثال آن، بهبود دینداری نداشته‌ایم. گویی قرار است با چنین مناسکی صرفاً یک ارضاء، رضایت درونی و تولید منبع جدید مشروعیتی شکل بگیرد، این دستگاه آنقدر دقیق کار می‌کند که خیلی از آدم‌ها، از این که اربعین نرفته اند، عذاب وجدان می‌گیرند. این در حالی است که پیاده‌روی اربعین پدیده‌ای متأخر است، متاسفانه حتی آدم‌های تحصیلکرده این را متوجه نمی‌شوند که منطق اساطیری و قدم‌های جابر در پیاده‌روی اربعین قابل فهم است اما این پدیده، سبقه تاریخی ندارد. بحث بر سر این است که الان در روایت‌های فعلی با منطقی که دال محوری‌اش تبری و صورتبندی آن فقاهتی-شریعتی است روایتی از اربعین شکل می‌گیرد که در آخر، یک پروژه مهم دارد: مشروعیت برای حکمرانی داخلی و از همه مهم‌تر، ضربه‌فنی‌کردن غرب.


🔻دکتر سیدمهدی اعتمادی‌فر:

یکسری علل کلیدی وجود دارد که آن‌ها می‌توانند زمینه تسهیل کننده‌ای برای پیاده روی اربعین بشوند: اولین عامل کلیدی این است که افراد در چنین مناسکی می‌توانند از زندگی روزمره فاصله بگیرند، من در عمده این مناسک از پیاده روی اربعین گرفته تا پیاده روی جاماندگان حضور داشته ام، یکی از مهم‌ترین وجوهی که این وسط ترغیب‌کننده است، این است که آدم‌ها در یک مقطع کوتاه از فضای پرتنش و پرمسأله رها می‌شوند و از روزمرگی کنده شوند. گرچه این مقطع کوتاه، خود، رنج‌هایی دارد اما شخص آن را برمی‌گزیند تا رنج‌های مستمر را برای مدتی کوتاه فراموش کند. این مقطع، سختی‌های زیادی دارد اما اتفاقاً در همین چیزی که به دشواری تجربه می‌شود این امکان فراهم می‌شود تا از فضای روزمره جدا شوند. به نظر می‌رسد اولین عامل پایه‌ای که در مناسک دفعی و مقطعی وجود دارد و باعث می‌شود یکباره فوران کنند، همین کنده‌شدن از فضای ناسوتی و روزمره است.

عامل دوم، امر ناب و قدسی است. چون افراد می‌توانند با سفر رفتن و تعریف کردن یک کاری خود را از روزمرگی نجات دهند اما نکته ای وجود دارد که علت اول با علت دوم تکمیل می‌شود. یعنی می‌خواهم بگویم خصلت مناسکی مهم است و صرفاً فاصله گرفتن از روزمرگی، دلیل اصلی نیست. بلکه فاصله گرفتن به منظور تجربه کردن چیزی است که با امر قدسی و مشخصاً شخصیت اباعبدالله(ع)، پیوند دارد.

عامل سومی وجود دارد که به نظر من خیلی مهم است چون مغفول مانده: عامل رنج؛ دشواری که فرد در این مناسک مقطعی تجربه می‌کند یا به جان می‌خرد خودش علت است. دقت کنید این‌ها پیامد نیست بلکه علت است. پیاده‌روی اربعین با «رنج» و «شدن» همراه است، فرد این رنج را تحمل می‌کند تا در ورودی کربلا سلامی بدهد و برگردد، چون تراکم جمعیت به گونه ای است که عمده افراد نمی‌توانند خود را به حرم برسانند، اگر شخص صرفاً دنبال زیارت بود در بقیه ایام سال می‌توانست به راحتی زیارت کند اما در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کند تا رنجی مقدس ببرد. یعنی رنج کشیدن برای همسان سازی خود با رنج دیده، رنج‌دیده یعنی اسطوره ای که احتمالاً زمانی این مسیر را با غربت و دشواری طی کرده است. ماهیت رنج، تحمل بخاطر دیگری است و این دیگری، اینجا امام حسین(ع) و خاندان ایشان است. البته دیگری در وجهی دیگر، همین افرادی هستند که در پیاده‌روی حضور دارند. این رنج در مسیر، امکان پیوند و تعامل میان آدم‌ها را نیز رقم می‌زند. در کنار این موارد، یکسری علل ثانویه دیگری نیز وجود دارد اما به عقیده من، وزن این سه علت را ندارند. از جمله امکان هویت‌یابی و تجربه هویت‌ساز که از عوامل جزئی است.

متن کامل:
http://yon.ir/fDnJM

@mohsenhesammazaheri
@religionandsociety