‍ ❇️هشام جعیط: متولد ۱۹۵۳ تونس؛ نویسنده و روشنفکر لیبرال مسلمان؛ دکترای تاریخ اسلام از دانشگاه پاریس؛ عضو مرکز مطالعات ملی فرانسه،

‍ ❇️هشام جعیط: متولد 1953 تونس؛ نویسنده و روشنفکر لیبرال مسلمان؛ دکترای تاریخ اسلام از دانشگاه پاریس؛ عضو مرکز مطالعات ملی فرانسه، از مدیران بیت الحکمة تونس

🔻گزیده ای از اندیشه های هشام جعیط🔻

🔶هشام جعيط معتقد است مدرنیته ساختار جدیدی است که مفهوم انسانیت چهار یا پنج قرن پیش در اروپا به آن راه یافت و از ۱۵۰ سال پیش در دنیا گسترش یافت. از نظر او، با توجه به بحرانی که فرهنگ اسلامی با آن روبه رو شده است، صحبت از یک طرح متمدن عربی دشوار است. جعيط می‌گوید: "ما مانند رهگذرانی هستیم و سرزمین های عربی و اسلامی در همه زمینه ها بیابان فرهنگی اند؛ در میراث، در جذب فرهنگ غرب، در نگارش کتاب، در نقاشی، موسیقی، تئاتر و ادبیات. چون دستگاه حکومت جامعه مدنی را از بین برد و جامعه هم آن را پذیرفت و از آن لذت می برد، در حال حاضر راه خروجی از این بن بست وجود ندارد. بدون شک ما باید پذیرای مدرنیته باشیم، یعنی تحول فرهنگی گسترده ای را دنبال کنیم و به منشأ جغرافیایی آن توجه نکنیم، مدرنیته غربی، اسلامی، چینی یا هندی و آفریقایی با همه ابعاد خود یکی هستند و سخن گفتن با هدف فروپاشی ارزش های مدرنیته نفاقی بزرگ و گمراهی آشکاری است. ما بیشتر اعتراض و رویارویی میکنیم تا ابداع، خلاقیت و جست وجوی آرامش و خوشبختی. مفهوم خوشبختی برایمان یکنواخت است و به بافت خانوادگی و اجتماعی محدود می شود و اگر هم از این یکنواختی فراتر رویم به تفاخر و مصرف گرایی بی باکانه روی می آوریم. مدرنیته امکان پذیر نیست مگر با حذف کامل اسلام، چون فرهنگ اسلامی بر تمدنی قدیمی و مبتنی بر کشاورزی استوار است، درحالیکه مدرنیته این مرحله را پشت سر گذاشته است. بنابراین اسلام عنصری قدیمی و منسوخ است و باید به طور کامل از دین جدا شود." جعيط تحت تأثیر اندیشه های میشل عفلق بود. او به شیوه فوکویاما از مدرنیته غربی حمایت می‌کند و جریان این نوع از مدرنیته را چون سیلی می دانست که توان مقاومت در برابر آن وجود ندارد.

🔶از نظر جعيط انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ صورت جدیدی از اسلام سیاسی ارائه کرد و الگوی همه انقلاب های کشورهای عربی است. او می گوید: "انقلاب ما مثل انقلاب ایران نیست و کشور ما هم مثل ایران نیست. ایران کشور بزرگی است که می خواهد انقلاب اسلامی را به تمام جهان صادر کند و فهمیده است انقلاب اسلامی نمی تواند خود را بر انقلاب دموکراسی تحمیل کند." هشام، برخلاف نظر اکثریت، حمله آمریکا به عراق را شرعی می‌داند چرا که صدام مانند دیگر دیکتاتورها نبود و جنگ سختی را علیه ایران راه انداخت. جعيط تفکر دولت اسلامی را منحصر به ایران می داند و از نظر او اسلام ایرانی و اسلام عربی متضادند. او معتقد است: "سرزمین های متمدنی که از دولت عباسی جدا شدند اسلام عربی را از اسلام فارسی متمایز کردند. همه مسلمانان عرب میان خودشان می توانند به وحدت برسند، اما قابل وحدت با اسلام فارسی نیستند." وی توجه زیادی به آثار بزرگان ایرانی دارد و تعدادی از آثار آن ها را منتشر کرده است که آخرین نمونه آن دیوان مثنوی معنوی است.

🔶هشام معتقد است برخی عبارات و آیات قرآن موقع تدوین به آن اضافه شده اند، برخی از کلمات جا افتاده اند و حتی از مسیحیت نیز تأثیر پذیرفته است. مثلا آية "وأمرهم شوری بینهم" با دیگر آیات همخوانی ندارد و حکومت مسلمانان بر خودشان در زمان پیامبر از طریق شورا هم قابل قبول نیست. شورا زمانی پذیرفته است که پیامبر در قید حیات نباشد، درحالی که زمان نزول این آیه پیامبر زنده بود. استفاده از صیغۀ ماضی در این آیه با وجود زنده بودن پیامبر عجیب است. جعيط تأکید می کند چون قرآن در مکه و در زمان معینی نازل شده است، عینیت و تاریخ دارد، خواه بر پیامبر وحی شده باشد خواه سخن خود آن حضرت باشد و آن را از جانب وحی بداند. به همین دلیل قرآن منبع تاریخی بسیار مهمی است که جزئیات حوادث را بیان می کند.

🔶او معتقد است نام پیامبر اسلام در ابتدا قثم بوده که لقب حضرت عیسی است و بعدها به محمد ملقب شده است. "تنها در سوره های مدنی پیامبر با نام محمد خطاب قرار گرفته است. نام محمد یکی از تأثیرات مسیحیت است که از یونانی به عربی وارد شده و در اصل محمدان بوده است." از نظر او، با توجه به کتبیه های برجای مانده، هیچ ارتباطی بین تولد حضرت محمد با هجوم ابرهه به عرب وجود ندارد. سال عام الفيل ابزاری تاریخی است، بدون هرگونه بعد غیبی که بخواهد تاریخ تولد پیامبر را سمبل دینی قرار دهد. حضرت محمد هرگز بی سواد نبوده و با زبان سریانی آشنا بوده است.

@religionandsociety
👇👇👇