🔻نقد مبانی فکری ماکس وبر در دین‌پژوهی🔻

🔻نقد مبانی فکری ماکس وبر در دین‌پژوهی🔻

(چکیده‌ی سخن‌رانی حسن محدثی گیلوایی در هم‌آیش خوانش انتقادی ماکس وبر)


🔹کلیدواژه: سکولاریزاسیون، تفکر دینی-اسطوره‌ای، اسطوره‌زدایی از دین، تکامل‌گرایی وصله‌پینه‌ای

🔸ماکس وبر را در جامعه‌شناسی نمی‌توان در درون حوزه‌ی خاصی از قرار داد و مثلاً گفت که او صرفاً جامعه‌شناس دین است. در علوم انسانی نیز نمی‌توان او را محدود به رشته‌ی خاصی کرد. او هم‌زمان اقتصاددان، مورّخ، حقوق‌دان، و جامعه‌شناس، و حتّا فیلسوف فرهنگ بود؛ چندان‌که وقتی او را جامعه‌شناس خواندند، شگفت‌زده شد. به‌رغم این‌که وبر متفکّری به غایت انتقادی‌اندیش بود، به‌نحو جدی قرن نوزدهمی می‌اندیشید و هم‌چون بسیاری دیگر از متفکران قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به چهار اصل فکری تکامل‌گرایی روشن‌گرانه، غرب‌مداری، الگوبودگی علوم طبیعی، و سکولار شدن جامعه و فرهنگ کم و بیش باور داشت.

🔹 اما به‌تدریج و به‌طور تقریبی از نیمه‌ی قرن بیستم به بعد، در تمامی این اصول مسلّم قرن نوزدهمی در علوم انسانی، تشکیک روا داشته شد. از جمله‌ی این تشکیکات زیر سؤال رفتن تز سکولاریزاسیون بود. وبر با بحث از افسون‌زدایی و باور به قرابت بین تفکر دینی و اسطوره‌ای پیش‌بینی می‌کرد که زوال اجتماعی دین در جهت غروب نهایی خورشید دین، امری محتوم است. عدم تفکیک دین و اسطوره و باور به قرابت بنیادی این دو نوع تفکّر، مانع از آن شد که وبر دریابد نظام فکری دینی می‌تواند مسیر اسطوره‌زدایی را در پیش گیرد و به بازسازی خود ادامه دهد و هم‌چنان در جهت ایفای نقش اجتماعی مؤثر گام بردارد. او هم‌چنین درنیافت که تفکر اسطوره‌ای نیز یک‌سره از بین نخواهد رفت و حتا در جوامع غربی نیز در فضاهای اجتماعی مساعد هم‌چنان حضور خواهد داشت و در فرهنگ بشری جلوه‌گری خواهد نمود.

🔸 نقد دیگر به دین‌پژوهی وبر، اهمیت محوری بخشیدن به حاملان آغازین دین است. در اندیشه‌ی وبر حاملان آغازین یک دین، اثری ماندگار بر آن دین در تاریخ‌اش باقی می‌نهند. بررسی تاریخ ادیان نشان می‌دهد که برخلاف نظر وبر، دین در روند تاریخی خود چنان بنیادی و همه‌جانبه تغییر می‌کند که مشکل تشخیص خودهم‌سانی دین در تاریخ‌اش به مشکلی عمده بدل می‌گردد و دین‌پژوهان امروزه برای حل این مشکل نظریه‌پردازی کرده‌اند و راه‌هایی را برای تشخیص خودهم‌سانی دین ذکر کرده‌اند.

حسن محدثی گیلوایی / 10 اسفند 1397

🔰منبع: زیر سقف آسمان

@religionandsociety