اما در مورد داعش. همه‌ی روشنفکران دینی برآنند که جامعه دینی نمی‌تواند فقه محور باشد

اما در مورد داعش. همه ی روشنفکران دینی برآنند که جامعه دینی نمی تواند فقه محور باشد. اما اندیشه متحجر داعشی فقه محور است. ، نقد محور نیست. قانون محور نیست،تاریخی نگر نیست، ، به دنبال اسلام ناب محمدی است. در دایره دولت ملت فکر نمیکند، بلکه در دایره خلافت بر مسلمانان فکر می کند، هویتی ستبر و معرفتی لاغر داردو بسی بیش از اینها. و من فکر می‌کنم این جزو افتخارات روشنفکری دینی است که پیشاپیش به عموم این مسائل پرداخته است.علی الخصوص به تفکیک اسلام حقیقت از اسلام هویت.

دین اصولا سه کار می‌کند. اول معرفت افرین است، دوم هویت آفرین است و سوم وعده نجات می‌دهد. اما اگر هویت جا را بر همه چیزتنگ بکند، خطرافرین است. در اندیشه داعش، هویت بسیار ستبر و ستنبه است و این ستبری موجب لاغر شدن عناصر دیگر شده است. یکی از مهمترین نداهایی که من همیشه سرداده ام این بوده که باید توازنی میان هویت دینی و معرفت دینی ایجاد کرد. در تفکر داعشی این توازن از میان رفته است و متاسفانه هیولای خشک ناتراشیده‌ای سر براورده است که نه تاریخ اسلام، نه معرفت وعرفان اسلامی و نه نقد آنرا به چیزی نمی‌گیرد و تک منبعی است یعنی جز به منابع سنتی به منبع دیگری مراجعه نمی‌کند وازمدرنیته و اندیشه های نوین میگریزد.