غبار غم برود حال خوش شود☘ 📚 #هر_کتابی_ارزش_خواندن_ندارد 🔺 معرفی #کتاب_مفید 🔷️ شرح آثار فلاسفه 🌿شرح آثار #حافظ_سعدی_مولانا و شمس تبریز 🎥 #دکلمه_موسیقی_کلیپ « ارتقاء آگاهی فرهنگی_فکری_فلسفی و بسط عدالت » ؛ادمین: @abibikaran13
🍃🍃موثر بودن عشق در اصلاح امور اجتماعی و سیاسی.. حتا روشنفکران روحانی مثل مرحوم طالقانی
🍃🍃موثر بودن عشق در اصلاح امور اجتماعی و سیاسی
🔹میتوانم بگویم روشنفکران ما اعم از دینی و غیردینی، لائیک و سکولار- در این دهههای اخیر – همه روشنفکر سیاسیاند و علتالعلل مشکلات جامعه را رژیم سیاسی حاکم میدانند. حتا روشنفکران روحانی مثل مرحوم طالقانی. روشنفکران چپ این نقش را برای مناسبات اقتصادی قائلاند و البته سیاست را هم برآمده از مناسبات اقتصادی میدانند. اما به نظر من- شاید گزاف باشد- ما روشنفکر فرهنگی نداشتیم یعنی روشنفکری که معتقد باشد یگانه مشکل یا علتالعلل مشکلات جامعهی ما فرهنگ است.
🔹من همیشه گفتم و نوشتم که از این نظر روشنفکران ما همه خودشان را نمایندگان و سخنگویان مردم میدانند در برابر رژیم. یعنی گویی ۷۵ میلیون مردم ایران همه برهی معصوم بیگناه و نازنیناند و حیف که هزار تا گرگ دارند آنها را میدرند. در ادبیات ما از زمان مشروطه این را میشود دید: «مردم شریف ما»، «مردم نجیب ما»،… پس ما باید نمایندهی آنها باشیم و حقشان را بگیریم! روشنفکری تا الان نگفته است که ۷۵ میلیون مردم ایران ۷۵ میلیون گرگ کوچولو هستند و ده هزار گرگ قویتر از دل همین گرگها بیرون آمدهاند و رشد کردهاند و رفتهاند آن بالا نشستهاند. شاید بنده اولین کسی باشم که این حرف را زدهام، که ما خودمان این چنین هستیم که سیاستمان آن است. رژیمهای سیاسی به دست خود ما درست میشوند.
🔹 به تعبیری تا فرهنگ ما این است با دخالت خارجی یا با آشوب داخلی یا با انقلاب یا به شکل مسالمتآمیز رژیمها عوض بشوند باز خودمان بسیج میشویم تا رژیم جدید را تبدیل کنیم به رژیم قبلی بعد باز کلی خسارت مالی و جانی متقبل بشویم تا بتوانیم آن را عوض کنیم. و این دور ادامه دارد تا زمانی که فرهنگ ما همین است. پس باید گفت عشق یک مؤلفهی بزرگ فرهنگی جامعه است. این عشق است یا فقدان عشق است که در نهادهای خانواده، اقتصاد، تعلیم و تربیت، حقوق و قانونگذاری و دین و سیاست مناسبات سالم یا ناسالم درست میکند و این مناسبات ناسالم بر ایجاد رژیمهای توتالیتر تاثیر میگذارند. حالا اگر روشنفکری معتقد به این موضوع باشد باید بحثهایی در باب تاثیر عشق در اصلاح مناسبات اجتماعی یا سیاسی بکند.
🔻در این میان من به سه نوع تاثیر عشق که در آثار دکتر شریعتی نیست و به زعم من بسیار مهم است اشاره میکنم.
1️⃣ما چقدر عشق مساوی به مساوی داریم و چقدر عشق نامساوی به نامساوی؟ آیا واقعاً ما در جامعهمان عشق نامساوی به نامساوی داریم ؟ یعنی آیا هیچ رئیس جمهوری دیده اید که واقعاً دلش برای مردم بسوزد؟ من نمیگویم دیدهاید یا ندیدهاید، میپرسم دیدهاید یا ندیدهاید. یعنی مسئولی داریم که همانطور که ترافیک و آلودگی و… را برای بچهی خودش مضر میداند و او را میفرستد خارج از کشور حتا دبی، دلش برای بقیه مردم هم بسوزد؟ و آیا شهروندی جز عشق متقابل بین انسانهاست؟ شهروندی یعنی چه؟ یعنی ما نسبت به هم چه حسی داریم که مثلاً نسبت به ژاپنیها و آرژانتینیها و بقیهی کشورها نداریم؟ پس یک نکته نقش عشق است در شهروندی سالم.
2️⃣نکتهی بعد این که چقدر از مصالح عمومی را باید از راه عدالت و چقدر از راه عشق تامین کنیم؟ حقوق با عدالت سر و کار دارد. آیا با عدالت کار ما به سامان میرسد؟ یا باید عشق را ترویج کنیم و بدانیم که عشق خلل و فرجی را پر میکند که هرگز با عدالت و حقوق به معنای امر پاسدار عدالت پر نمیشود.
3️⃣نکتهی سوم این که آیا انواع و اقسام گروهگراییها بهخصوص ناسیونالیسم با عشق سازگار است؟ آیا میتوانیم طرفدار جناحهای ناسیونالیست باشیم؟
🍎سخنرانی مصطفی ملکیان و سوسن شریعتی در بنیاد فرهنگی شریعتی در هشتادمین زادروز دکتر علی شریعتی