روحانیت، هرچه به تکنولوژی مدرن مجهزتر می‌شود، هویتی آشفته‌تر، نمودی بی‌ریخت‌تر، و شهوتی آتشناک‌تر برای سلطه‌گری می‌یابد؛ زیرا مشکل

روحانیت، هرچه به تکنولوژی مدرن مجهزتر می‌شود، هویتی آشفته‌تر، نمودی بی‌ریخت‌تر، و شهوتی آتشناک‌تر برای سلطه‌گری می‌یابد؛ زیرا مشکل اصلی، بحرانِ آگاهی تاریخی است، ناتوانی روحانیت از اندیشیدن نقادانه به خود، به موقعیتِ خود در جهان امروز، و ناتوان از یافتن راه‌هایی برای برون‌شد از سنگ‌وارگی و تهیدستی فکری. روحانیت اسلام، قرن‌هاست که در اسارت ذهنیّت فقهی به سر می‌برد، زندانی نصوصی است که روزگاری زنده و بازتابِ واقعیتِ جاری پیرامون خود بوده‌اند. ذهنیّت فقهی با تأسیس اصولِ فقهی، هر رخدادی را فرعی می‌داند که باید با ارجاع به آن اصول، حکم شرعی‌اش را تعیین کرد. یعنی همواره واقعیتِ پیش رو، به تصویر یا توهمی از گذشته‌ سپری‌شده برگردانده می‌شود.