غبار غم برود حال خوش شود☘ 📚 #هر_کتابی_ارزش_خواندن_ندارد 🔺 معرفی #کتاب_مفید 🔷️ شرح آثار فلاسفه 🌿شرح آثار #حافظ_سعدی_مولانا و شمس تبریز 🎥 #دکلمه_موسیقی_کلیپ « ارتقاء آگاهی فرهنگی_فکری_فلسفی و بسط عدالت » ؛ادمین: @abibikaran13


آن گونه امنیت را صدام و حافظ اسد هم برای مردمشان آوردند و عاقبتشان را دیدیم

تا رهبری با مردم آشتی نکند یعنی تا وقتی که آنانرا صاحبان واقعی کشور نداند جمع کردن رای افرادی ترس خورده یا آزمند افتخاری ندارد و نشانه پیشرفت و امنیت واقعی نیست؛ افراد مستقل حکایت دیگری دارند و به رای خود عمل می‌کنند. با این همه باید استقبال کرد از پاسخگو شدن رهبری که ظاهرا قدمی به پیش است …میگویم ظاهرا، چون همین چند روز پیش دیدم که در جرائم سیاسی تصویب شده مجلس، توهین به وزرا و توهین به روسای سه قوه از جمله جرائم سیاسی است، اما توهین به رهبری دراین لیست نیامده است. از همین جا شما می‌توانید قیاس بگیرید که در تار و پود این حکومت چه می‌گذرد و چطور از عنصر نقد می‌گریزند تاقداست نا موجهی را حفظ کنند. خداوند مردم ما را از استبداد به هر شکلی حفظ کند مخصوصا استبداد دینی که به قول مرحوم علامه نائینی بدترین نوع استبداد است. والسلام. ...
  • گزارش تخلف

جهت دوم هم این است که گویا رهبر نظام احساس کرده است که باید پاسخگو باشد

او کسی نبود که در مقابل اعتراضات، جوابی بدهد یا دفاعی بکند. اما از بس سخنانش مورد انتقاد و اعتراض قرارگرفته است، مجبور شده است که پاسخی بدهد. این می‌تواند علامت پاسخگو شدن رهبری باشد، اما در عین حال علامت انبان تهی رهبری هم هست. من از سالها پیش می‌گفتم که اگر بزرگان کشور با خبرنگارانی مستقل و دلیر مصاحبه کنند، تهی بودن بسیاری از سخنان و سیاست‌های آنها به طرفه العینی بر مردم آشکار می‌شود. یکی از آن نقاط همین جا است. ایشان صریحا به مردم می‌گوید که حتی اگر به نظام اعتقادی ندارید، به کسانی رای بدهید که به نظام اعتقاد دارند. آخر چنین درخواستی معقول است؟ البته ایشان کوشیده است که سخنش را موجه و مدلل کند لذا می‌گوید صرف نظر از دیانت، این نظام برای شما امنیت آورده است. انصافااین سخن نامنصفانه‌ای است. ...
  • گزارش تخلف

من وقتی که نگاه می‌کنم به بیست سال پیش، هنگامی که دوران انتخابات آقای سید محمد خاتمی بود و پس از آن رای خیره کننده‌ای که ایشان آور

اکنون و بعد از بیست سال که از آن دوران گذشته است شما در سخنان رهبر نظام چیزهایی می‌بینید که کاملا تازه است. از دو جهت تازه است. اول اینکه ایشان رسما آمده است و می‌گوید حتی اگر به نظام اعتقاد ندارید، در انتخابات شرکت کنید و رای بدهید. معنای این حرف این است که دیگر نمی‌تواند بگوید رایی که مردم داده‌اند، رای به نظام بوده است. حالا چرا این را می‌گوید چون متوجه شده است که در کشور ودر مردم تحولی رخ داده است. آن تحول این است که کسانی هستندکه هم دین دارند و هم دلی در گروی آزادی و استقلال کشور دارند اما به نظام یعنی به ولایت فقیه و به تفسیر رسمی دین، اعتقادی ندارند. بگذریم از کسانی که اصلا دین ندارند، اما چون شهروندند و چون زاده‌ی آن مملکت هستند، حقی دارند. و لذا ایشان تقاضا می‌کند که آنان هم به قافله‌ی رای دهندگان بپیوندند. ...
  • گزارش تخلف

اضافه کنم که شورابه یی از انتقام هم دردل داعشی هاموج میزند

یعنی زمانی که به وطن استثمار شده خود می‌اندیشند، و به ظلمی که استعمارگران به آنها روا داشته‌اند، هتک حرمتی که کرده‌اند، هویتی که لگدمال کرده‌اند، و…. آتش انتقام در خون شان زبانه میکشد و گمان می‌کنند که با حرکت‌های تروریستی-جهادی، می‌توانند انتقام خود را از دشمنان دیروز خود بگیرندواز نو ابراز و احراز هویت کنند. در اینجا هم باید ذهن اینان را روشن کرد که از این طریق به مصالح خود نمی‌رسند. با انتقام نمی‌توان تمدن تازه‌ای بنا کرد. با وحشی‌گری نمی‌توان تمدن تازه‌ای بنا کرد. با فقه تنها هم نمی‌توان تمدن تازه‌ای بنا کرد؛ همان توهمی که پاره‌ای از فقیهان ما همچنان در آن گرفتارند …هزار نکته باریکتر ز موی اینجاست. نه هر که سر بتراشد، قلندری داند. به گمان من کمترین خدمت روشنفکران دینی این بوده است که به این نکته‌های باریکتر از مو مردم را توجه داده‌اند و به کسانی که دلشان برای معنویت و دین می‌سوزد نشان داده‌اند که کار از ظرافت‌های بسیاری برخوردار است و نمی‌توان بی‌گدار به آب زد …این هم گفتنیست که روزگار برای دینداران مساعدتر شده است. گویی باد مساعدی به پرچم پیامبران می‌وزد. ...
  • گزارش تخلف

اما در مورد داعش. همه‌ی روشنفکران دینی برآنند که جامعه دینی نمی‌تواند فقه محور باشد

اما اندیشه متحجر داعشی فقه محور است.، نقد محور نیست. قانون محور نیست، تاریخی نگر نیست،، به دنبال اسلام ناب محمدی است. در دایره دولت ملت فکر نمیکند، بلکه در دایره خلافت بر مسلمانان فکر می‌کند، هویتی ستبر و معرفتی لاغر داردو بسی بیش از اینها. و من فکر می‌کنم این جزو افتخارات روشنفکری دینی است که پیشاپیش به عموم این مسائل پرداخته است. علی الخصوص به تفکیک اسلام حقیقت از اسلام هویت …دین اصولا سه کار می‌کند. اول معرفت افرین است، دوم هویت آفرین است و سوم وعده نجات می‌دهد. اما اگر هویت جا را بر همه چیزتنگ بکند، خطرافرین است. در اندیشه داعش، هویت بسیار ستبر و ستنبه است و این ستبری موجب لاغر شدن عناصر دیگر شده است. یکی از مهمترین نداهایی که من همیشه سرداده‌ام این بوده که باید توازنی میان هویت دینی و معرفت دینی ایجاد کرد. ...
  • گزارش تخلف

من حتی پاره‌ای از روحانیان را که انتظار از آنها نمی‌رفت می‌بینم که کم کم در ایمان روشنفکران دینی تشکیک می‌کنند و سلاح زنگ زده تکفی

این یک خطای مسلم شرعی و تاریخی است. روشنفکران دینی باید پشت به پشت هم کار بکنند و بدانند که هیچ کس پشتیبان آنها نیست جز خودشان و خدایشان. و میدان را اگر خالی کنند، جایشانرا جاهلان و مستبدان و متحجران پر خواهند کرد. ...
  • گزارش تخلف

در جامعه ما که می‌توان گفت یک جامعه نسبتا بسته دینی بوده و هست، نقد دین ونقد روحانیت کردن، نگرش تاریخی به دین را رواج دادن، دین را

کارهایی بود که جز از روشنفکران دینی برنمی‌خاست. روحانیان این کارها را نمی‌کنند و نکرده اندمگر قلتی قلیل. و غیر دیندارها هم به این امور اهتمامی نمی‌ورزند و اساسا از درونمایه دین اطلاع درستی ندارند. من البته مبارزات آن‌ها را برای عدالت و آزادی، تخفیف و تحقیر نمی‌کنم اما نکته هایی ظریف در مبارزات روشنفکران دینی هست که در برنامه و کارنامه آنها وجود ندارد. روشنفکران دینی سخنانی میگویند که مطرح کردن و جا انداختن آنها محتاج دانش واتوریته‌ی دینی است. آنان این اتوریته را دارند. و لذا سخنانشان مقبول دینداران افتاده و خواهد افتاد باذن االله. در حالیکه دیگران، نه روحانیان و نه غیر دینداران یا آن اتوریته را ندارند و یا آن دانش را ندارند …شما به مقابله‌ پر خشونتی که در جامعه ما با روشنفکران دینی می‌شود، وسر نخ همه به وزارت پر قذارت اطلاعات میرسد، نگاه کنید تا عمق تاثیر و قوت نهضت آنها را دریابید. ببینید چند مجله در ایران منتشر می‌شود که تنها همتشان کوبیدن روشنفکران دینی است، آن هم با موهن‌ترین الفاظ و شیوه‌ها. ...
  • گزارش تخلف

آقای دکتر اجازه دهید از این موضوع بگذریم و به موضوع دینی روز و نقش روشنفکری دینی در آن بپردازیم

در وضعیتی که از یک سو حکومت داعش و از سوی دیگر تفاسیری از جمهوری اسلامی، به تعبیر جنابعالی وضعیت دین را بحرانی کرده‌اند، چه پروژه‌های جدید سر راه روشنفکری دینی قرار می‌گیرند؟ به تعبیری دیگر دغدغه‌های روشنفکران دینی برای آینده چه باید باشد؟. به قول مولانا که گفت:. همچون موری اندر این خرمن خوشم. تا فزون از خویش باری می‌کشم. حقیقت این است که روشنفکران دینی بار سنگینی را برداشته‌اند. و به همین سبب هم انتظارات بزرگی را برانگیخته‌اند و خدا ان شاءالله در برآوردن این انتظارات یاریشان بدهد …دام صعب است مگر یار شود لطف خدا. وررنه ادم نبرد صرفه ز شیطان رجیم. عرض می‌شود سوالاتی که در مورد روشنفکری دینی کردید، سوالات نیکویی بود، من هم به قدر کفایت پاسخ گفتم. ...
  • گزارش تخلف

دین عبارت است از یک رشته تفسیرهایی که از دین شده است. دین تفسیر غزالی نیست، دین تفسیر فخر رازی نیست

دین تفسیر مولوی نیست، در عین حال تفسیر همه‌ی اینها هست. تفسیر روشنفکران دینی هم روزی جزو سنت دینی میشود و درکنار تفاسیر دیگر می‌نشیند. لذا اینکه ما فکر کنیم نباید از دین چیزی کم شود یا بران افزوده شود در میزان خرد وزنی ندارد. دین همین کمی‌ها و افزونیها و قبض‌ها و بسط هاست ولا غیر. من بر این نکته پا می‌فشارم و در سخنان قبلی‌ هم گفتم که معیار دین داری مراجعه به کتاب و سنت وفهم آن است؛ همین وبس. اینکه فلان عنصر را کنار گذاشته‌اید، یا نگذاشته‌اید نیست. ببینید آیت الله خمینی می‌گفت حتی اگر کسی اعتقاد به معاد هم نداشته باشد، بازهم مسلمان است. این را بسیاری از فقها قبول ندارند. حقیقتا هم سخن مهیبی است. ...
  • گزارش تخلف

من در اینجا باز باید با مفروضات پرسش شما مخالفت کنم. دین چیست که آب برود یا رشد کند و فربه بشود

یک نوع اسانسیالیزم نامقبول در دل این مفروضات نشسته است. دین یک رودخانه جاری است. همین تاریخیت عین دیانت است. گلوله برفی نیست که روشنفکران دینی از ان بکاهند و یا بر ان بیافزایند. این رود در سیر تاریخی خود به منازلی و مراحلی میر‌سدو اکنون به مرحله مدرن و روشنفکرانه‌ی خود رسیده است. روشنفکران دینی از غزالی چه کم دارند؟ از فخر رازی چه کم دارند؟ مگر آنها دین را به صورتی خاص وبا پیش فرضهایی خاص تفسیر نکردند؟ مگر با دانش‌های بیرونی خودشان آنرا ملایم نکردند؟ ...
  • گزارش تخلف

طفل گوید مادرا حجت بیار.. تا که من گیرم به شیر تو قرار؟

بعد می‌گوید پیامبران سخنانی دارند (و این جا حرفش به حرف غزالی نزدیک می‌شود)، که بوی حق میدهد:. در دل هر امتی کز حق مزه ست. روی و آواز پیمبر معجزه ست. چون پیمبر از برون بانگی زند. جان امت در درون سجده کند. مایلم تکرار کنم که اگر راستگویی وامین بودن کسی مقبول افتد و سخنانش را نیز اهل تجربه و فن جدی بیابند این دو مجموعا میتواند زمینه راعقلا برای پذیرفتن اخبار واقوال او مساعد کند. شاید بد نباشد اضافه کنم که ما نهایه به ظنی بیش نمیرسیم وهمین ظن سقف طاقت ماست. آنها که ایمان را با یقین تعریف کرده‌اند البته کمیتشان لنگ است …تازه ما به دلیل اینکه از دوران پیامبر بسیار دور هستیم، می‌بایست هر سخنی را که از پیامبر نقل می‌شود، مورد تردید و نقدبیشتر قرار دهیم. و از این جهت کار ما مشکل‌تر اما به عقلانیت نزدیک‌تر است …یک انتقاد دیگر! ...
  • گزارش تخلف