📖🌊. ◾️نی نامه. «قسمت دوم»

#شبی_در_کنار_دریا📖🌊
◾️نی نامه
« قسمت دوم »
@roshanfekridini13
بشنو این نی چون شکایت می کند از جدائیها حکایت می کند

🌿 «بشنو» فعل امر از شنیدن می باشد و به شنیدن دلالت دارد و توصیه می کند. تفاوت بین شنیدن و گوش دادن مانند دیدن و نگاه کردن است که اوّلی حالت غیر اختیاری دارد ولی دومی به صورت انتخاب و توأم با تأمّل می باشد.شايد مولانا "بشنو" را به معنی "گوش بده " گرفته است.معنای دیگری هم که در زبان ادبیات و در زبان روزمره سابقه دارد این که بشنو به معنی اطاعت کن باشد.مثل این که می گوییم حرف مرا بشنو! در واقع در این جا منظور این است که حرف مرا اطاعت و اجابت کن!فراتر از گوش کردن کوش شدن مي باشد:

بس کنم که دلبر آمد در خطاب گوش شو والله اعلم بالصواب مثنوی معنوی ؛ دفتر سوم

در نسخه های متقدم بیت اول به صورت:

بشنو این نی چون شکایت می کند از جدائی ها حکایت می کند

ضبط شده است ولی صورت معروف آن به گونۀ :

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدائی ها شکایت می کند

می باشد که ظاهرا نادرست است . در نسخه اي كه بر سر مزار مولانا قرار دارد و 5 سال بعد از درگذشت او [‌667 ه ] از روي يكي از دست نوشته هاي مورد تاييد مولانا تحرير و بازنويسي شده و معتبرترين نسخه مثنوي محسوب می شود "بشنو این نی..."آمده است .
اشاره شد:قرآن با "بخوان" اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ شروع می شود ولی مثنوی با "بشنو"

چون پیمبر نیستی پس رو به راه تا رسی از چاه روزی سوی جاه

تو رعیت باش چون سلطان نه‌ای خود مران چون مرد کشتیبان نه‌ای

چون نه‌ای کامل دکان تنها مگیر دست‌خوش می‌باش تا گردی خمیر

انصتوا را گوش کن خاموش باش چون زبان حق نگشتی گوش باش

ور بگویی شکل استفسار گو با شهنشاهان تو مسکین‌وار گو

مثنوی معنوی ؛دفتر دوم

در ارتباط با مراد و منظور از «نی» مصادیق گوناگونی نظیر قلم اعلا و حقیقت محمدیه گفته و تطبیق داده شده است که با منظومه فکری مولانا انطباق چندانی ندارد . اجمالاً یکی از مصادیق «نی» نفس انسان می باشد که روح الهی در آن دمیده شده است: « فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ»؛(سوره ص؛آیه 72) روح و جان آدمی؛ در عین تفاوتهایی که با هم دارند از مصادیق نی شمرده شده اند. پاره ای از شروح با توجه به ابیات دیگری از مثنوی و دیوان شمس، خود مولانا را مصداق نی دانسته اند که احتمال اقوی و صائب به نظر می آید.
مولانا در دفتر اوّل مثنوی می گوید:

ما چوناییم و نوا در ما ز توست ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست

ما چو شطرنجیم اندر برد و مات بُرد و مات ما ز توست ای خوش صفات مثنوی معنوی ؛دفتر اول

در دیوان شمس در غزلی با مطلع: «مسلمانان مسلمانان مرا ترکی است یغمائی» گوید:

منم باری بحمدالله غلام ترک همچون مَه که مه رویان گردونی ازو دارند زیبایی

دهان عشق می خندد که نامش ترک گفتم من خود او می دمد در ما که ما نائیم و او نائی غزل:2499

ادامه دارد...
@roshanfekridini13.