🔴سگ به عنوان امری سیاسی یا نماد «مصرف گرایی متظاهرانه»؟. معمار

🔴سگ به عنوان امری سیاسی یا نماد "مصرف گرایی متظاهرانه"؟
@sahatzist
🖊ایمان معمار

احتمالا شما هم فیلم کوتاهی را که ادعا می شود در آن یک زوج دارای ظاهر کاملا اسلامی شخصی را که سگش را برای گردش به پارک آورده ، مورد ضرب و شتم قرارمی دهند دیده اید.از انجا که نوع مواجهه جامعه با پدیده نوظهور حیوانات خانگی تبدیل به یکی از مباحث روز شده است، در این رابطه چند نکته حائز اهمیت است.

1️⃣در جامعه بحران زده هر امری، یک امر سیاسی است. حالا چه ورشکستگی موسسه مالی اعتباری باشد، چه ماجرای تقسیم بندی یک شهرستان کوچک و چه تفریح سگ ها در پارک. اینکه یک سگ گردانی ساده باعث میشود تا پای مقامات طراز اول کشور و آرمان های انقلاب و مولفه های مذهبی وسط کشیده شود نشان از نهایت کاستی در بدیهیات توافق اجتماعی دارد.
جامعه ای که برای هر مساله ساده ای مجبور میشود به بنیان های ایدئولوژی انقلابی که چهل سال از آن گذاشته مراجعه کند جامعه سالمی نیست.
همه تحلیل هایی را که خطر سوریه ای شدن ایران را "دور" می دانند "دور" بریزید. شکاف های اجتماعی و عقیدتی و سیاسی چنان عمیق اند که حتی موضوع گردش یک سگ در پارک نه تنها تا سیاسی ترین وجه ممکن امتداد می یباد بلکه دست مایه خشونت فیزیکی می شود.
@sahatzist
2️⃣در کشورهای در حال توسعه که بدون درونی شدن فرهنگ مدرنیته تنها ابزار آن و عموما به صورت دستوری وارد شده است، فرهنگ استفاده از این ابزار هم اساسایا همسو با کشور مقصد تغییر یافته است یا از اساس چنین فرهنگی به وجود نیامده است.
به عنوان نمونه در اتوبوس های مسافرتی حتی به قیمت خالی بودن صندلی هیچ وقت یک خانم و آقای غریبه را کنار هم قرار نمی دهند، در صورتی که در مخلیه طراح اولیه اتوبوس های مسافرتی هم نمی گنجیده است که روزی قرار است چنین چینشی اتفاق بیافتد.

🔸 یکی دیگر از تغییرکابری های فرهنگی از مدرنیته غربی، فرهنگ سرپرستی سگ های خانگی است. در حالی که در غرب سگ های موسوم به آپارتمانی اساسا به منظور پر کردن خلاء های عاطفی انسان بریده شده از سنت شکل گرفته و در این میان تفاوتی بین فقیر و غنی نیست، در ایران داشتن سگ جدا از اینکه سرپرست یا صاحب آن به لحاظ عاطفی نیازی به آن داشته یا نداشته باشد یک جور نماد و معرف طبقه اجتماعی محسوب میشود. سگ مثل ساعت، اتوموبیل یا محله سکونت،کالایی است که می شود آن را متظاهرانه "مصرف" کرد. استفاده از سگهایی که تنها مناسب زندگی در کشورهای سردسیرند در گرمای تابستان تهران یکی از نهایی ترین نشانه های "مصرف گرایی سگی"است. در این میان نه تنها حقوق حیوانات و سگها در خشونت آمیز ترین شکل ممکن خود نقض می شود بلکه تکالیف صاحیان حیوانات دربرابر جامعه نیز کاملا به فراوشی سپرده میشود.از طرف دیگر تبدیل یک موجود زنده به کالای مصرفی منجر به شکل گیری ناهنجاری های مضحکی می شود که باورناپذیر است.

🔸شاید کمتر سرپرست سگی در کشورهای غربی باورکند که در ایران صاحبان سگ ها از چمن هایی برای قضای حاجت سگ ها استفاده می کنند که کودکان هم در همان چمن ها مشغول بازی اند و از آن عجیب تر هیچ کیسه ای برای جمع آوری مدفوع سگ های خود ندارند. همچنین در حالی که در عموم کشورهای غربی،در مکان های عمومی سرپرستان سگ آن ها را از کودکان یا افراد غریبه دور می کنند تا باعث ترس آنان نشوند، در ایران صاحبان سگ ها هیچ احترامی برای افرادی که فوبیای حیوانات یا سگ هراسی دارند قائل نیستند.
از آن بدتر "سگ داران " ایرانی تحمل کوچکترین تذکری را درباره نحوه صحیح نگه داری سگ ها ندارند و عینان همچون زوجی که فیلم آنها منتشر شده این تذکرات را در جهت عکس سریعا مرتبط با وجوه ایدئولوژیک یا سیاسی ماجرا تفسیر می کنند.
@sahatzist
3️⃣هر گفت و گو نیازمند جایی برای ایستادن دو طرف است. جامعه ما چنین چیزی را ندارد و به همین خاطر اغلب گفت و گوها به سرانجام نمی رسد و همچون فیلمی که در بالا ذکر شد موضوع گردش یک سگ می تواند کار را به زیرسوال بردن بنیان های معرفت شناسانه یا زیست یاسی افرادبکشاندو چنین جامعه ای مکان سختی هم برای زندگی سگ ها و هم برای زندگی انسان ها و همه جانداران دیگر خواهد بود.
@sahatzist
ساحت زیست
https://t.me/sahatzist