زلزلۀ طبیعی و پس‌لرزه‌های اجتماعی.. 🖋

زلزلۀ طبیعی و پس‌لرزه‌های اجتماعی

🖋#فاطمه_مرتضوی
@sahatzist
🔸یک. متاسفانه دوباره با بحران مواجهیم: زلزله‌ای با قدرت هفت ریشتر کرمانشاه را ویران کرده است. افکار عمومی در این میان (مثل هر واقعۀ دیگری) شروع به اعتراض کرده است: بروز خشم مقابل پیمان‌کاران مسکن مهر.

🔸دو. جامعۀ ایران، جامعۀ آزرده‌ای است. این را از واکنش‌هایش می‌توان تشخیص داد: از افتادن چادر از سر مجریان تا ازدواج مجدد بازیگران، از راه‌پیمایی اربعین تا تمسخر برجام توسط ترامپ، همه چیز ما را آشفته می‌کند. در بروز آزردگی هم یک راه بیشتر بلد نیستیم: ابراز خشم و انزجار.

🔸سه. خشم و انزجار ایرانی، همواره محملی سیاسی دارد. تفاوتی نمی‌کند با یک ماجرای کاملا داخلی مثل رقابت طنزپردازان تلویزیونی مواجه باشیم، یا رویدادی جهانی مثل فرار یکی از سران عرب به آن کشورِ عربِ دیگر، ما همواره سعی در دوگانه‌سازیِ ماجرا آن هم به نحوی داریم که تبیین و تشدید اصول‌گرایی-اصلاح‌طلبی از آن استخراج شود.

🔸چهار. این نشان می‌دهد «ساختار» جامعۀ ایرانی با آن تاکید نامعقولش بر سیاست، بر «ساخت» جامعۀ ایرانی، تاثیری که نباید را گذاشته است. ما حتی در جایی که زمین بازی در اختیارِ «ساختار سیاسی-اجتماعی» قدرت حاکم نیست، طبق عادت مالوف، «ساخت‌های شخصی، میان‌فردی و حتی عاطفی» خود را در صورت و قالبی کاملا سیاسی‌شده و سیاست‌زده می‌فهمیم.
@sahatzist
🔸پنج. این باعث می‌شود که زمان انتشار خبر زلزلۀ تاسف‌بار کرمانشاه، ذره‌ای در اصل خبر و محتوای پیامی که در حال دریافتش هستیم، اندیشه نکنیم. متوجه نباشیم زلزلۀ هفت ریشتری دقیقا یعنی چه... متوجه نباشیم چنین قدرتی هر خانه‌ای در کرمانشاه را ویران کرده است (نه فقط مسکن مهر را)... متوجه نباشیم اینجا ایران است و ما همچنان در زیرساخت‌های سخت‌افزاری و بن‌مایه‌های فرهنگی و نرم‌افزاری، متصف به توسعه‌نیافتگی هستیم... متوجه نباشیم هر دولتی با هر سویۀ سیاسی‌ای، توان ساخت خانه‌های ژاپنی را ندارد؛ نه این‌که نخواهد، بلکه ساختنش اساسا در آیندۀ نزدیک ممکن نباشد...

🔸شش. پس به جای این تاملات، خشمگین می‌شویم. در یافتنِ سیبلِ خشم، آن را که در دسترس‌تر است، انتخاب می‌کنیم. این‌بار قرعه به نام پیمان‌کار مسکن مهر افتاده است. چرا؟ چون در دسترس‌تر است!

متوجه نیستیم این هدف، از سه جهت اشتباه است:
1. خشم عمومی منحرف شده است به عامل دستۀ چندم مسکن مهر. (یعنی پیمان‌کار، به جای کارفرما)
2. خشم عمومی نسبت به مسکن مهر، شدتِ نامعقولی پیدا کرده است. (یعنی خانه‌های خارج از این پروژه، آسیبی از زلزله ندیده‌اند؟)
3. خشم عمومی، این فاجعه را صرفا به فقدان مستحکم‌سازی سازه‌ها محدود کرده است. (یعنی سایر مصائبی که در هر زلزله تجربه می‌کنیم، نادیده گرفته می‌شوند. مثل ضعف در آواربرداری اصولی که مرحله‌ای است که بسیار کشته و زخمی می‌دهد؛ مثل ضعف در امدادرسانی که کشته‌شدن و نقص عضو افراد را به دنبال دارد؛ مثل مثل مثل... در یک کلام یعنی ضعف در مدیریت بحران)
@sahatzist
🔸هفت. ما (به عنوان افراد جامعه و نه مسئول) نمی‌توانیم در آرامش برای مردگان حوادثمان طلب آمرزش یا حتی شمع روشن کنیم! بی‌اعتماد و آزرده‌ایم؛ و در بطنِ هر حادثه‌ای، وجوهی کاملا سیاسی برای آن قائل می‌شویم. چون «ساختارِ» سیاست‌زده، فرصت تشکیل و تثبیت «ساختِ» غیرسیاسی را از ما سلب کرده است. ما دست از دعواهای حیدری-نعمتی برنمی‌داریم و هر بحران طبیعی و غیرطبیعی را تنها در زمینۀ سیاسی آن فهم می‌کنیم... روح آزردۀ ایرانی بدون سیاست حتی نمی‌تواند عزاداری کند!
ساحت زیست
@sahatzist

http://uupload.ir/files/v91_download.jpg