(بخش اول). ۱: تصاویر را می‌شناسیم

( بخش اول )
۱: تصاویر را می شناسیم. کسانی که چند سال پیش برای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری به تهران { وزارت کشور } مراجعه کرده و در حاشیه ثبت نامشان، مورد مصاحبه ی تلویزیون قرار گرفتند. حال مدتهاست در فضاهای مختلف تدوین های گوناگونی از این مصاحبه ها به چشم می خورد که ظاهرا هدف اولیه از بازنمایی آنها نشان دادن حاشیه های ثبت نام و خنداندن مخاطبین است.

۲: با یک نگاه ساده میتوان چند نکته ی واضح را در مورد چرایی خندیدن به این سوژه ها درک کرد. ایشان مردمانی کم یا بی سواد هستند که عمدتا از لهجه و گویش شان مشخص است روستا زاده و یا روستا نشین اند!. حرفهایی که می زنند از ادبیات روزه مره مردم هم فاصله ی بسیار دارد چه رسد به خطابه ی یک کاندید نخبه! . ضعف منطقی ایشان و نیز اصلاح طلبی های عجیب و غریب شان همراه با لحن جدی و سخنان غیر مستدل همه از عواملی است که واکنش (تعجب!)و خندیدن به این افراد را در مخاطب بر می انگیزد. و طبعا اگر این ویژگی ها در این گفتگو ها نبود این کلیپ ها به دست فراموشی سپرده شده و هزاران هزار بار دیده نمی شد.

۳: اما در واقع پیام ظاهری و منطقی سازندگان این ویدئو ها به ما چیست؟ اینکه ثبت نام برای ریاست جمهوری کار هر کسی نیست؟یا در جامعه ی ما چه مردمان علاف و خوشحالی پیدا می شوند؟ یا ببینید مسئولین بیچاره ی ما دم انتخابات باید با چه افرادی سر و کله بزنند؟ اینکه فرایند انتخابات در ایران انقدر آزاد است که هر کسی از هر کوره دهاتی بخواهد می تواند کاندید بشود و حتی مثلا با قالیباف هم رقابت کند؟ { ادمی که می گوید تا اخرین خونی که در " ریه " دارم می ایستم . کسی که اینقدر بی سواد است که حتی نمی داند درون ریه هواست نه خون!!}

۴: همانطور که قبلا نوشتم این افراد عموما بنا به تیپولوژی و لحن و لهجه و دایره لغات و نوع نگاه متعلق به قشر مستضعف و یا روستا نشین ایران هستند. تعداد قابل توجهی از ایشان پیشه ی خود را کشاورزی اعلام می کنند و یکی از ایشان تعداد فرزندانش را { حدودا دوازده نفر } عنوان می کند که باز مطابق با همان نوع سبک زندگی است . اما دغدغه ی این افراد چیست؟ برای چه به تهران امده اند؟ قطعا نیات انسانها متفاوت است اما وقتی به آنچه خود ایشان " هدف از ثبت نام " عنوان می کنند دقت می کنیم می بینیم که در کل " اصلاح وضع موجود " را هدف خود بیان می کنند. این عبارت { اصلاح امور } که عبارتی کلیشه ای است می تواند باز تولید همین شعاری باشد که در همه ی این سالها توسط همه ی کاندیداهای مختلف در انتخابات روستایی و شهری و ملی عنوان شده.

۵: اما نکته ی قابل تامل مصادیق شرایط و اصلاحاتی است که ایشان مد نظر دارند. { چطور است یکبار دیگر ویدئو های مرتبط را مرور کنید } سوال: { - فکرمی کنید یک رئیس جمهور چه شرایطی باید داشته باشد؟ } جواب: {- یک رئیس جمهور باید توحید داشته باشد و عدل داشته باشد } سوال دوباره خبر نگار به عنوان کنایه! { - نبوت و امامت هم همینطور؟ } جواب { - احسنت }. اتفاقا اگر به رسالت همه ی انبیاء الاهی نگاهی بیندازیم اجمالا همه ی ارسال رسل و انزال نزل را در همین دو شرط خواهیم یافت . ایجاد فضای توحید فردی و عدالت اجتماعی. حال به نظر شما مطلبی که این روستایی کم سواد می گوید مسئله خنده داری است؟. سوال : { اگر رئیس جمهور بشی آقای خاتمی را در کابینه ات راه می دهی؟ } جواب :{ آقای خاتمی را من وزیر کشاورزی می گذارم }. فارغ از اینکه سوال خبرنگار چقدر جهت دار است { به کابینه ات راه می دهی؟ } پاسخ روستایی ما بسیار سلیس است. عموم مردم ما { به عکس خواص } از دولت خاتمی دولتی مردمی به یاد دارند و انتخاب این روستایی ( وزیر کشاورزی ) نیز نشان از عمق خواسته هایش در امید به حل مشکلات کشاورزی توسط خاتمی دارد. چه آنکه در چند پلان بعد مصاحبه این فرد چنین پیش می رود. سوال : {... ندارد } جواب { - ما گندم میکاریم ، سیب زمینی می کاریم سیب زمینی ها را نمی خرند اصلا سیب زمینی را به بیرون انداختیم }. این خود نشان از خواسته ی ساده ی یک روستایی دارد خواسته ای که حالا بعد چند سال گذشتن از زمان تولید این ویدئو باز اتفاقا ما در اخبار همین روزها شاهد نابود شدن هزار و هفتصد تن سیب زمینی تولیدی همین کشاورزان در استان فارس بودیم.
یاسرعرب.
( پایان بخش اول )
http://uupload.ir/files/j7gy_۲۲.jpg