محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
آگاهی زیست محیطی یا جنبش نان؟. قسمت چهارم: انتقال آب و ایدئولوژیهای حرفهای. دکتر امین قانعی راد
آگاهی زیست محیطی یا جنبش نان؟
قسمت چهارم: انتقال آب و ایدئولوژیهای حرفهای
دکتر امین قانعی راد
@sahatzist
برخی میگویند ما بحران کمبود آب نداریم؛ بلکه بحران مدیریت آب داریم. اینان میگویند آب در کشور به اندازه کافی وجود دارد و باید خوب توزیع شود. به نظر آنها مدیریت آب باید طرحهایی را برای توزیع منابع آبی تعریف کند؛ اما درباره طرحهای انتقال آب باید تجدیدنظر کرد؛ البته نمیتوان درباره ضرورت سدزدن حکم کلی صادر کرد و در هر مورد باید بر مبنای پراکنش مخاطره و بحران اظهارنظر کرد. چگونه میتوان زدن دهها سد در مسیر یک رودخانه در حال خشکشدن را توجیه کرد؟ طرحهای مهار آب اغلب از طریق سدزدن پیامدهای این اقدامات را در یک زمینه کلیتر اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی بررسی نمیکنند. در ارزیابی طرحهای زیستمحیطی، ازجمله در ارزیابی طرحهای انتقال آب، به بسیاری از عوامل باید توجه کرد. مقرونبهصرفهبودن از نظر اقتصادی یا امکانپذیربودن از نظر فنی، فقط دو معیار ارزیابی طرحهای زیستمحیطی- و لزوما نه مهمترین آنها- هستند. یکی از مشکلات مدیریتی ما تأکید بر این دو معیار و نادیدهگرفتن سایر معیارهاست. گویا فقط امر فنی و امر اقتصادی اهمیت دارد و تصمیم نهایی درباره هر طرحی، فقط به این دو معیار بستگی دارد.
نامگذاری این طرحها بهعنوان طرح اقتصادی یا طرح عمرانی از ابتدا حذفکننده و شیوهای برای کنارنهادن سایر رشتههاست و داوری درباره آنها را تنها در صلاحیت اقتصاددانان و مهندسان قرار میدهد. گفتوگوی بین متخصصان، معیارهای دیگری نیز برای ارزیابی این طرحها آشکار میکند. برخی گفتوگوی بین متخصصان را میپذیرند؛ ولی درک محدودی از متخصصان دارند. آنها میگویند مگر جامعهشناس، انسانشناس، مورخ، فیلسوف و... در آب یا محیطزیست تخصص دارند؟
@sahatzist
طرحهای انتقال آب- بهجز انتقال آب سدها از طریق لولهکشی یا مصارف خاص – اغلب قابل دفاع نیستند. در نظر بگیرید پشتسر این طرحهای انتقال آب، نگاه مهندسی، طرحهای عمرانی و انتقال پول هم نهفته است و یک مجموعهای بهرهمند میشوند و ایدئولوژی و منافع حرفهای مهندسی هم خواهناخواه در این قضیه نقش دارد. ایدئولوژی مهندسی این است که بیاییم همهچیز را بسازیم. مسئولان هم میگویند خب مشکلی نیست، ما آب را از آنجا برمیداریم و به اینجا میآوریم. تصمیم گرفته میشود که آب دریای خزر به کویر آورده شود. خب پروژههای عظیمی مطرح میشود. مسئولان هم به افتتاح پروژههای عمرانی و قیچیکردن روبانها و دادن آمارهای اقدامات خود برای توسعه کشور مشغول میشوند. درنهایت هم معلوم میشود شماری از این طرحها اشتباه و شماری دیگر ناکارا و هزینهزا بودهاند. وقتی شما میروید به طرف اینکه آب خزر را بیاورید به کویر و برنج بکارید، دچار یک اشتباه شدهاید. این راهحلهای ساده، مشکلزاترین پیامدها را همراه خودشان میآورند.
@sahatzist
در انتظار اعتراض طبیعت به تعرض به خود
هر نوع انتقال آب از هرجا به هر جای دیگر، نظام طبیعت را که برای خودش یک گردش آبی دارد، دچار اختلال میکند. انسان باید در مقابل طبیعت متواضعتر باشد و تا حد ممکن خود را با چرخش طبیعی آب سازگار کند و نخواهد در طبیعت جابهجایی خارجازحد ایجاد کند. قرار است بشر برحسب مقتضیات طبیعت و در همین چارچوب زیستمحیطی موجود زندگی کند و قرار نیست مثلا از قطب شمال یخ به کویر بیاورد. معنای درست آگاهی زیستمحیطی و زیست محیطگرایی (Environmentalism) احترامگذاشتن به طبیعت است، نه تجاوز و تعرض به طبیعت و نه بههمریختن آن. قرار نیست ما برنج را در کویر بکاریم. برنج را باید در همان کنار سواحل خزر کاشت. ما باید به طبیعت احترام بگذاریم و هوشمندی طبیعت را قبول کنیم. طبیعت هوشمند است و در مقابل ما واکنش نشان میدهد.
ما هنوز نمیدانیم واکنشهای طبیعت در برابر مداخلات بیمحابای ما چگونه است. ما هنوز نمیدانیم بارورکردن ابرها چه واکنشهایی میتواند در سراسر جهان ایجاد کند؛ بنابراین نباید در مقابل طبیعت، زیاد جسارت کنیم. انسان واقعا یک روزی باید سزای این حس کنترلطلبی و زیادهطلبیاش را پس دهد. ما باید سزای اشغال کوههای پونک و حصارک و تعرض به حریم البرز را پس بدهیم. قرار نیست ما سر کوه دانشگاه بسازیم. شاید بتوان در کنار یا دل کوه ساختمانی ساخت و آن ساختمان را در چشمانداز کوه قرار داد؛ ولی نمیتوان و نباید کوه را در چشمانداز دانشگاه ادغام و مستحیل کرد. قرار نبود دامنه البرز و کوههای شمال تهران بهوسیله شهرکها و برجها اشغال ش