یادداشت شروع دومین سال فعالیت کانال ساحت زیست!.. امروز اولین سالگر تاسیس کانال ساحت زیسته

یادداشت شروع دومین سال فعالیت کانال ساحت زیست!

❤️محیط زیست به مثابه شلوارک صورتی با طرح قلب تو بند متجاوزین به عنف زندان رجایی شهر کرج !

امروز اولین سالگر تاسیس کانال ساحت زیسته .به عبارتی طبق زبون محاوره ای روزیه که کانالو "زدیم" . وقتی می خواستم این کار رو شروع کنم کانال های محیط زیستی زیادی وجود داشتن اما احساس می کردم باید تلاش کرد تا نشون بدیم محیط زیست یه چیزی بیشتر از نشون دادن فیلم و گیف هایی درباره جفت گیری گورخر و کرم خاکی و اسب آبی یا خفت کردن یه بوفالوی یه تنی توسط یه کروکودیل سه متریه ...یعنی اندیشیدن محیط زیستی از جنس دیدن فیلمای راز بقا و یا پیام های اخلاقی تو مایه های "لعنت بر پدر و مادر کسی که تو خیابون آشغال بریزه " نیست ...یه چیزی که خیلی جدی تر از این حرفاست که با دو دقیقه کمتر بازگزاشتن شیر آب حموم بشه سر و ته اش رو هم آورد. ...

روزی که خواستم شروع کنم دوستای دیگه هم بودن که به مرور به دلایل مختلف موفق نشدن کار رو ادامه بدن و من موندم و حوضم.به هر حال این سخت بود که هم بخوای یه کار دوازده ساعت در روز را انجام بدی و از پس کرایه خونه و خرج زندگی و اینا بر بیای و هم این که درس بخونی و برای هر درسی کلی مقاله و پاور پوینت کوفتی تهیه کنی و هم اینکه بری از تو منابع مختلف و کتاب های اینترنتی و چاپی و پایان نامه و مقاله ها بخوای محتوای مناسب بکشی بیرون تا نشون بدی محیط زیست چه طور با ساختارهای سیاسی و چهارچوب های ذهنی و اسلوب های فلسفی و در کل نطام دانایی و روانی یک جامعه پیوند خورده .

البته حقیقتش رو بخواید برای همکاری چندبار درخواست کردم از دوستای مختلف اما اون هایی که مثل من فکر می کردند وقت کافی نداشتند و اون هایی وقت کافی داشتند مثل من فکر نمی کردند. با اینحال خیلی خوشحالم که شروع کردم چون می بینم که به خاطر ساحت زیست خیلی چیز یاد گرفتم چون مجبور بودم مطالعات قبلی پراکنده و باری به هر جهتی رو یه خرده نظم بدم و مطالب مفید رو پیوسته و معنی دار بزارم تو کانال ...البته شاید از نظر یه آدم دانشگاهی خیلی کار اشتباهی باشه چون توی محیط های دانشگاهی و روشنفکری لامصب خیلی کلاس داره که عوض آشنا بودن با اکوسوفی و لئوپولد و جهان بینی طبیعت محوری و این جور چیزا بتونی به جاش هگل بخونی، آدرنو رو بلد باشی و فردید و هایدگر رو یه روخونی کرده باشی و بدونی فرق گفتمان با گفت و گو چیه و در ضمن فوکو گفتن هم از دهنت نیفته و بعد هم اگه این وسط مسطا نظریه های زبان شناسی خونده باشی و بدونی سوسور متعلق به حلقه پراگه یا کپنهاک و چارتا رمان آمریکای جنوبی از فوئنتس و خولیاکورتاسار و اینا هم بلد باشی که دیگه واویلاست...می شی خود اصل جنس آدم روشنفکر کاردرست و با سواد ، مخصوصا وقتی داری با هیجان درباره نظرات فرانکفورتی ها به عقلانیت ابزاری حرف می زنی و یه جور خیلی خوش استایلی سیگارو زیرپات له می کنی و فیلترشو شوت می کنی یه طرف ....

حالا اگه به سرت بزنه که تو این جو جدی دانشگاهی از محیط زیست حرف بزنی مثل این می مونه که تو بند متجاوزین به عنف زندان رجایی شهر کرج بخوای شلوارک کوتاه سکسی صورتی با یه عالمه طرح قلب بپوشی ! اون وقته که همه گلاب به روتون به یه چشم دیگه به آدم نگاه می کنند ...آخه حرف زدن درباره محیط زیست همیشه به قول ادوارد سعید خودمون کار بچه لوسای پولداره که صبح تا شب دارن تو اینستا همین جوری که به پیشی شون غذا می دن از مهربانی با حیوانات حرف می زنن...این خیلی سخته تو یه همچین فضایی تلاش کنی هم متهم به اسلکتیویست بازی یا همون مبارزه از زیر پتو و چریک پشت کامپیوتری نشی و هم ثابت کنی که محیط زیست فقط لاکچری بازی نیست...

محیط زیست مردم روستانشین جنوب کرمانه که شیلنگ آب تانکر ها رو یه ساعت مک می زنن که آب بریزن تو بیست لیتریشون ...محیط زیست گرد و خاکیه که مردم سیستان و اهواز رو بیچاره کرده ، محیط زیست صحبت درباره گندیه که خورده تو دریا و جنگل و کویر و کوه و هر چی که فکرشو بکنین و ربط زیادی هم به تغییر اقلیم نداره و یه نواقصی تو ساخت سیاسی و بافت فرهنگی و هستی شناسی و معرفت شناسی آدما وجود داره که باعث این وضعیت شده ...به همین خاطره که بهتره تا دیر نشده بزاریمش ردیف اول اولویت های دانشگاهیمون ، سیاسیمون، اجتماعیمون و بهش فکر کنیم. تا وقتی به محیط زیست فکر نکنیم نمی تونیم بهش عمل کنیم. محیط زیست نیازمند نظریه پردازیه.

در آخر از دوستایی که اوائل کار کمکم کردن و از همه شماهایی که مطالب رو می خوندین و یه نظری می دادین یا نمی دادین تشکر می کنم . از دوست خوبم کانال جامعه شناسی @IRANSOCIOLOGY