درآمدی بر جنبشهای سیاسی اکولوژیکی.. قسمت سوم:

درآمدی بر جنبشهای سیاسی اکولوژیکی

قسمت سوم :

🖋جلال حاجی زاده

...؛ از دیدگاه سبزگرایان، انسان همچون سایر اجزای طبیعت بخشی از اکوسیستم است،«طبیعت جایگاهی ارزشمندو اخلاقی دارد و با سرنوشت ما به عنوان یکی از جانوران پیوند می‌یابد». فلیکس گاتاری معتقد است که« محیط زیست فقط شامل محیط طبیعی انسان نیست بلکه مجموعه ی وجود او را در بر می گیرد؛هم بعد اجتماعی و هم بعد ذهنی».(۸)
بحث انگیزتر از همه، جناح افراطی و خشن دیگری وجود دارد که می‌توان آن‌ها را نیز در اکولوژیست‌های ژرف شناسایی کرد. این جناح، نهضت «اول زمین !»نام دارد که خاستگاه آن ایالات متحده آمریکاست. از زاویه دید این عده، طبیعت مهم‌تر از موجودات انسانی بوده و طبیعت وحشی به ارزش مطلقی تبدیل می‌شود که صنعتی شدن، موجب تباهی آن و حتی فروپاشی و تباهی کره ارض می‌شود.(۹) بر طبق چنین رهیافتی، جنایتی که علیه طبیعت – با نیت و انگیزه های مشخص- - روی می دهد تحت عنوان"acocide" یا طبیعت کشی! خوانده می شود. بسیاری از پیروان «اول زمین» با خوش بینی و تسامحی مطبوع به شیوع شدید بیماری ایدز،قحطی و گرسنگی و امکان اپیدمی مجدد و یروس آبله می‌نگرند که بر پایه آن معتقدند این پدیده‌ها باعث آن خواهد شد که اکوسفر نفس تازه‌ای بکشد و طبیعت توازن خود را بر کره زمین بازیابد. برخی از آن‌ها خواهان عقیم کردن اجبار توده های انسانی هستند که در اغلب موارد عوام به آن‌ها طرفداران اکوتاژ داده‌اند .(۱۰) این عده در کل بر چسپ اکوفاشیسم و اکو – خشونت‌گرا دریافت کرده‌اند.
از زاویه دیگر سبزهای معتدل بر این باور تأکید دارند که ما بخشی از طبیعت (زمین) و طبیعت نیزبخشی از ماست،و در حال حاضر تصمیمات و اقدامات انسان‌ها سرنوشت زمین (طبیعت) را رقم می‌زند؛ همچنانکه وندل می‌گوید « انسان‌ها سوای طبیعت نیستند»،این اولین اصل طرفداران محیط زیست است(۱۱). سبزها برای صلح تلاش می‌کنند با این وصف آن‌ها از هرگونه رویارویی اجتناب نمی‌کنند و معتقد هستند که در این زمینه بایستی به شیوه های ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ [مبارزه منفی و نا فرمانی مدنی] ماهاتما گاندی، لوتر کینگ و دیگرانعمل کنند. ازجمله شعارهای معروف سبزهای بریتانیا و آلمان که پیوسته تکرار شده است این بوده است« نه چپ، نه راست،بلکه به پپیش»(۱۲).
روند صنعتی شدن و شهرگرایی در سده‌ی نوزدهم در اروپا و آمریکای شمالی، منجربه پیدایش بینش‌های بوم شناسانه‌یی در میان نظریه پردازان سوسیالیسم و کمونیسم سبز! گردید. بسیاری از شخصیت‌های مارکسیستی «کمونیسم سبز»، از جمله ویلیام موریس بر این باور بودند که « سوسیالیسم را به عنوان تنها نیروی سیاسی می توان در نظر گرفت که توان ایجاد انسجام تعادل اجتماعی از طریق تبعیت از قوانین طبیعی حیات را دارد»؛(۱۳) کارل مارکس در کتاب حجیم خودش، سرمایه (۱۸۶۷)، نوشت که :« سرمایه داری نه تنها موجب استثمار بیش از حد کارگران بلکه منجر به بهره برداری بیش از حد از ذخائر طبیعی شده است.»(۱۴).چپها (سرخها)ی سبز! با جدیت و عصبانیّت اظهار می دارند کاپیتالیسم بسان یک جامعه معطوف به قدرت هیرارشیک و خردگرا، از طبیعت گسسته و با آن بیگانه شده است.
در واکنش به گرایشهای سوسیالیستی و سرمایه داری نسبت به نهضت سبز‌ها ،جنبش حفاظت از زاد بوم با خواستگاهی خرده بورژوایی در آلمان پا به عرصه حیات گذاشته است.
...
ادامه دارد

#اکولوژیکی
#اکوفاشیسم
وبلاگ، اینستاگرام و فیس بوک ساحت زیست را برای دیدن مطالب بیشتر دنبال کنید:

http://sahatzist.blogfa.com/

https://i.instagram.com/sahatzist/

https://www.facebook.com/sahatzist

برای ارائه نظرات ارزشمند و انتشار مطالبتان برای ما ایمیل بفرستید:
[email protected]

@sahatzist