🔍 کتابْ گُفت. «اغلب مردم باور دارند که پارچه‌های پلاستیکی قابل عرضه، در نهایت مشکل‌زا خواهند شد

🔍 کتابْ گُفت
@sahatzist
🔹 «اغلب مردم باور دارند که پارچه‌های پلاستیکی قابل عرضه، در نهایت مشکل‌زا خواهند شد. زیرا همانند پارچه‌های نخی قابل احیاء نیستند و فضای زیادی را به خود اختصاص می‌دهند. اگرچه این درست است که پارچه‌های پلاستیکی فضای زیادی را به خود اختصاص می‌دهند ولی ساینس نیوز(1990) گزارش کرد که این پارچه‌ها به نصف انرژی و آب لازم برای تولید پارچه‌های نخی نیاز دارند و نصف آلودگی هوا و یک هفتمِ آلودگی آب در تولید پارچه‌های نخی را دارا هستند. بنابراین تصمیم‌گیری درمورد این موضوعات همیشه هم آسان نیست.»
@sahatzist
🔹 «واژه‌ی فن‌آوری رفتاری اشاره به علم، هنر، مهارت یا صنعتی دارد که به لحاظ اجتماعی بر رفتار مهم انسان تأثیر می‌گذارد. هدفِ فن‌آوری رفتاری که آن را به محیط زیست مربوط می‌کند، افزایش فراوانی رفتارهای حمایتگر محیط زیستی مثل بازیافت، پاکسازی و حفظ انرژی و کاهش فراوانی رفتارهای مخرّب محیطی است. روش‌های مورد استفاده در سه رده قرار می‌گیرند: آموزش محیطی، یادآورها(محرّک‌ها یا نشان‌ها) و روش‌های تقویت.»
@sahatzist
🔹 «بسیاری از برنامه‌های آموزشی طراحی شده‌اند تا رفتارهای حمایت‌گرانه‌ی محیط زیستی را در کودکان دبستانی اشاعه دهند. همه‌ی این برنامه‌ها، خواه در جهت عدم زباله‎سازی، خواه در راستای حفظ انرژی، عمومی هستند چرا که هزینه‌ی زیادی ندارند و به نظر می‌رسد تعداد زیادی از مردم را تحت پوشش خود قرار دهند. منطق نهفته در این برنامه‌ها آن است که اطلاعات به آگاهی بیشتر در مورد مشکلات محیطی می‌انجامد و موجب می‌شود که افراد، نگرش‌ها و در نهایت رفتارشان را تغییر دهند. پیوند ضعیف در این حلقه‌ی استدلال آن است که ارتباط میان نگرش‌های ابراز شده در مورد محیط زیست و رفتار عملی در این خصوص بسیار سست است. مگر آنکه نگرش‌های مورد نظر بسیار خاص باشند.»
@sahatzist
🔹 «ساموئل و بیک(1997) در تگزاس نگرش هزار نفر را درمورد حفظ انرژی بررسی کردند. آن‌ها نتیجه گرفتند که برنامه‌های حفظ انرژی باید مشکلات آرامش و سلامت مصرف‌کنندگان، برحق بودن مشکل انرژی ملّی و باورهای مربوط به نقش رفتار فردی در حفظ انرژی را روشن سازند زیرا نگرش‌های مربوط به این عوامل خاص به رفتارهای حفظ انرژی مربوط هستند. پرسش‌های بسیار کلّی درمورد نگرش‌های مربوط به حفظ انرژی چندان مفید نبودند. به بیان دیگر، آنچه که مردم درمورد چگونگی رفتارشان می‌گویند و این‌که عملاً چگونه رفتار می‌کنند، دو چیز کاملاً متفاوت است(!) به طور مثال، بیکمن(1972) آشغالی را در مسیری گذاشت و رفتار دانشجویانی که از آن مسیر می‌گذشتند را مورد مشاهده قرار داد؛ 99درصد دانشجویان بدون آن‌که آشغال را بردارند در کنارش گذشتند در حالی‌که 94درصد آن‌ها با این جمله هم‌عقیده بودند که "این وظیفه‌ی همگان است که وقتی در جایی آشغالی می‌بینند آن را بردارند!»
@sahatzist
📚از کتابِ : رواشناسی محیطی
🔻 نوشته‌ی : فرانسیس تی. مک اندرو
🔻 ترجمه‌ی : غلامرضا محمودی
🔻 از محصولات نشر وانیا- چاپ چهارم/1391
yon.ir/3JkAO