پیدایش دوباره یک کلیشه. میان فمینیسم و محیط زیست گرایی (اکولوژی) پیوندی «طبیعی» هست؟

پیدایش دوباره یک کلیشه
@sahatzist
آیا میان فمینیسم و محیط زیست گرایی (اکولوژی) پیوندی «طبیعی» هست؟

قسمت سوم : آرمان جنبشی به نام چیپکو

منبع: لوموند دیپلماتیک

نویسنده : Janet Biehl جنت بیل :فعال محیط زیست گرایی اجتماعی، برلینگتون (ورماونت، ایالات متحده آمریکا). نویسنده کتاب طرحی نو در سیاست ورزی اکوفمینیست
@sahatzist

جنبش چیپکو نیروی تخیل اکوفمینیستهای غربی را شعله‌ ور ساخت و آنچه به واقع در اجتماع می گذشت غنابخش عرفان زن-زمین شد. واندانا شیوا و دیگران توضیح دادند که در مناطق روستایی آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین باغبانی و پرورش سبزیجات کار زنان است و آنان شناسایی عمیقی از فرایندهای طبیعت دارند. « توسعه نامطلوب» مردانه، تنها به عنوان کالای بالقوه در اقتصاد بازار است که برای منابع ارزش قائل می شود؛ اما زنان بومی می‌ دانند که باید این منابع را ارج نهاد تا استفاده نسلهای آینده از آنان نیز تضمین گردد. در نتیجه زنان به طوری غریزی اولویت بیشتری برای حفاظت از محیط زیست طبیعی قائل می گردند.
@sahatzist
اکوفمینیسم در این شیفتگی به جنبش چیپکو تقریباً کشاورزی برای بقا را آرمانی جلوه می داد. اما در این میان تکلیف زنانی که آرزوی تحصیلات، زندگی حرفه‌ای و حقوق شهروندی سیاسی کامل داشتند چه می شد؟ انگار اکوفمینیستها خوشتر داشتند که این زنان در نقشهای کهنشان، پابرهنه و باغبانی کنان بمانند. و شرکت مردان در جنبش چیپکو را نیز نادیده می گرفتند...
@sahatzist
از این‌ها گذشته، توجه به این مسائل این فایده را داشت که نشان داد چگونه نابودی محیط زیست آثار ویژه ای بر زندگی زنان می گذارد. هنگامی که زمینهای حاصل‌خیز کشاورزی به کشتزارهای تک محصولی تبدیل می‌شوند، زنان که عمدتا به کشاورزی برای بقا می پردازند به سینه کش تپه ها انتقال داده می‌شوند، جایی که زمین کمتر بر می‌دهد. نتیجه جنگل زدایی و فرسایش خاک است و زنان نیز محکوم به فقر می شوند .
@sahatzist
بلاهای ناشی از دگرگونی اقلیمی نیز در درجه نخست بر زنان نازل می شوند: فرودستی موقعیت آنان و نقشهای اجتماعی متفاوتی که دارند بر آسیب ‌پذیری ایشان از طوفانها، آتش سوزیها، سیلها، خشکسالیها، موجهای گرما، بیماریها و قحطیها می افزاید. بنا بر یک گزارش سازمان شبکه زیست محیطی زنان(ون) که سازمانی است مستقر در انگلستان، سالانه بیش از ده هزار زن در اثر بلایای مرتبط با آشفتگیهای اقلیمی می‌میرند، در مقابل چهار هزار و پانصد مرد. ۸۰% آوارگان بلایای طبیعی زنان هستند؛ از کل ۲۶ میلیون نفری که محل سکونت و منابع گذران زندگیشان را به سبب دگرگونی اقلیمی از دست داده‌اند بیست میلیون نفرشان زن اند .

به عنوان نمونه هنگامی که در سال ۱۹۹۱ در بنگلادش گردبادی مردم را از خانه هایشان بیرون راند شمار زنانی که جان باختند پنج برابر مردان بود. پوشاک زنان دست و پا گیر بود؛ برخی بیش از آنکه باید در انتظار خویشاوند مردی که بتواند همراهیشان کند در خانه مانده بودند، در حالی که مردان که در مکانهای بازتری بودند یکدیگر از خطر آگاه می‌کردند و گاه به زنان که در خانه مانده بودند هیچ خبری نمی دادند.
@sahatzist
و بنا به گفته ون در جاهایی که موقعیت اجتماعی زنان و مردان برابرتر است، زنان تهیدست آسیب‌پذیری بیشتری نسبت به بالا رفتن بهای مواد غذایی، موجهای گرما و بیماریهای ناشی نابودی محیط زیست دارند.
ساحت زیست
عکس مربوط به جنیش چیپکو می باشد. در این جنبش زنان هندی با حلقه زدن به دور درختان مانع قطع انان توسط چوب برها می شدند.
http://s1.upzone.ir/54566/images_9.jpg