محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
بردههای انرژی. energy slaves
بردههای انرژی
energy slaves
این نوشته برگرفته از ایدههای ریچارد باکمینیستر فولر، معمار و نظریهپرداز آمریکایی است که توسط استوارت مکمیلن، نویسنده و کارتونیست استرالیایی، به شکلی هنرمندانه و آموزنده، روایت و مصوّر شده است (در قالبِ ده ها کمیکِ خلّاقه ازجمله تصویر بالا). آنچه میخوانید خلاصهای از روایت مکمیلن است.
🖋 تلخیص و ترجمه: روزبه فیض
جوامع صنعتی و شبهصنعتی امروز انرژی زیادی مصرف میکنند؛ به واقع چرخ اقتصادهای مدرن توسط انرژی گردانده میشود. خودروها، هواپیماها و ماشینهای بزرگ صنعتی نشان دهندهٔ تسلط انسان بر منابع انرژی هستند؛ اما به همان نسبت اسرافکاری او را نیز عیان میسازند. ریچارد باکمینیستر فولر با ابداع چند مفهوم ساده وابستگی تمدن معاصر به انرژی و متقابلاً آسیبپذیری آن را شرح داد. فولر با الهام از «اسب بخار» که واحد اندازهگیری توان—معادل با حدود ۷۵۰ وات—ماشینآلات صنعتی است، واحد دیگری به نام «بردهٔ انرژی» (energy slave) ابداع کرد. بنا بر محاسبات او، یک فرد معمولی—صرفنظر از انرژی ضروری برای زنده ماندنش—میتواند حدود ۵۰۰ مگاژول کار در هر سال انجام دهد: معادل انرژی ذخیره شده در ۱۵ لیتر بنزین. فولر این مقدار انرژی را یک «بردهٔ انرژی» نامید؛ بردههایی خیالی که همه جا حضور دارند. آنها خودروها، قطارها، هواپیماها و کشتیها را هُل میدهند و چرخ صنایع را میچرخانند. تقریباً هیچ بخشی از زندگی مدرن وجود ندارد که وابسته به کار این بردههای انرژی نباشد.
روزگاری تنها نیرویی که در اختیارها انسان بود نیروی ماهیچههایش بود. اگرچه او بعدها توانست از نیروی چوب، حیوانات، آب و باد نیز استفاده کند، اما بودجهٔ انرژیاش محدود به «درآمدِ خورشیدی» بود که از تابش روزانهٔ خورشید به سطح زمین تأمین میشد. بهرهبرداری از سوختهای فسیلی این وضعیت تاریخی را به شکلی استثنایی تغییر داد. مخازن زغال سنگ، نفت و گاز همانند باتریهای زیرزمینی عظیمی هستند که توسط میلیونها سال تابش خورشید شارژ شدهاند. استفاده از آنها به انسان اجازه داد تا از درآمد خورشیدی روزانهاش تجاوز کند و مصرف انرژیاش را دهها و صدها بار بیشتر کند. انسان نه دیگر به انرژی ماهیچههای خود محدود بود و نه به درآمد روزانهٔ خورشیدی. سوزاندن سوختهای فسیلی به این معنا بود که انسان میتوانست تعداد بیشماری بردهٔ انرژی اجیر کند.
فولر در دوران حیات خود شاهد گسترش چشمگیر خودروها و هواپیماها بود. حالا دیگر مسیرهایی که تا پیش از آن روزها طول میکشیدند را میشد طی چند دقیقه طی کرد؛ آنهم با کمترین زحمت. انسانها از نیروی ماهیچهها فاصله گرفتند و راه رفتن، اسبسواری و دوچرخهسواری عمدتاً به اموراتی حاشیهای یا تفریحی تبدیل شدند. انرژی مورد نیاز یک مسافر هوایی بینقارهای را میتوان با کل انرژی ماهیچهای او در همهٔ عمرش مقایسه کرد.
اما افزایش شگفتانگیز مصرف انرژی منحصر به حملونقل نیست. زندگی انسانهای معاصر بدون تکیه بر نیروی کار صدها و هزاران بردهٔ انرژی امکانپذیر نیست. امورات ظاهراً سادهای نظیر پر کردن یک لیوان آب آشامیدنی از شیر آب منزل نیازمند بردههای انرژی است: علاوه بر زیرساختهای گستردهای نظیر سدها، کانالها و لولههای انتقال و توزیع آب، تصفیه، ذخیرهسازی و پمپاژ آب نیز به شدت انرژیبر است. حتی اوقات فراغتی که در اختیار شماست نتیجهٔ زحمات بردههای انرژی است. به واسطهٔ کار هزاران بردهٔ انرژی است که شما میتوانید با خاطری آسوده در خانه استراحت کنید و نیازی به کار طولانی و طاقتفرسا در مزارع نداشته باشید. در همان لحظاتی که در حال استراحت بعد از غذای امروزتان هستید، بردههای انرژی در حال انتقال غذای هفتهٔ آیندهٔ شما به سوپرمارکتهای محله هستند و بردگانی دیگر در سراسر جهان در حال کاشتن، برداشتن، سرمایش، فرآوری، بستهبندی و انتقال غذای ماهها و سالهای آتی شما هستند.
اولین پیامد این وفور و ارزانی منابع فسیلی، زیادهروی در مصرف انرژی و تلفات انبوه آن است. بیشتر مردم درکی از اقتصاد انرژی مصرفیشان ندارند. آنها هزاران کالری انرژی مصرف میکنند تا چند صد کالری غذا تهیه کنند. وقتی هزاران بردهٔ ارزانقیمتِ انرژی آمادهٔ خدمتگذاری هستند، چه دلیلی برای صرفهجویی وجود دارد؟
پیامد دیگر، ناآگاه شدن افراد از عواقب تصمیمهایشان است. هر روز زبالههای زیادی در خانهها و شهرها و کارخانهها تولید میشوند که با سرعت زیاد توسط بردههای انرژی از مقابل چشمان ما دور میشوند. هیچکس به راستی نمیداند «بردن» و «مدیریت» این همه زباله چهقدر زحمت دارد، چرا که حتی کارکنان شهرداری نیز معمو