محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
✅چارچوب مفهومی فرآیند کشف، پژوهش و اجتماعی کردن مسائل محیطزیستی.. منبع: تارنمای شمس
✅چارچوب مفهومی فرآیند کشف، پژوهش و اجتماعی کردن مسائل محیطزیستی
منبع :تارنمای شمس
🖋#مهدی_کلاهی ،دکتری جامعه شناسی محیط زیست کمک محقق اسبق دانشگاه کیوتو :
قسمت اول : مفهوم اجتماعی شدن محیط زیست
@sahatzist
حدود ۵۰ سال پیش، به دنبال بروز بحرانهای محیطزیستی و منابع طبیعی همچون تخریب لایه اوزون، انقراض گونهها و افزایش دما، مردم آگاه جهان آغازگر حرکتی چشمگیر و نوینی بودند تا مسائل محیطزیستی را از مفهوم مسائل علمی صرف، به بطن مسائل اجتماعی تزریق کنند و جنبشی را به نام محیطگرایی رونمایی کردند. ولی این رویکرد متحدکننده علوم طبیعی و اجتماعی، با استقبال کمتری از جانب علوم اجتماعی مواجهه شد.
طبق گفته ژرژتومه، به ویژه جامعهشناسان، به خاطر توهم مستقل دانستن جامعهشناسی از محیططبیعی، مسائل محیطزیستی را سوژه اصلی خود حساب نکردند و به تقویت نظریات اجتماعی درباره محیطزیست نپرداختند.
بههرحال، حدود ۲۰ سال بعد از ظهور محیطزیستگرایی، جامعهشناسی متوجه مسائل محیطزیستی و پیوند و رابطه تخریب محیطزیست و پیامدهای اجتماعی آن میشود و سعی در اجتماعیشدن مسائل محیطزیستی میکند.
با این وجود هنوز هم ما ایرانیها در کشف، پژوهش و اجتماعی کردن مسائل محیطزیستی با کاستیهای بسیاری روبرو هستیم.
پاسخ اصلی به چرایی این کمبودها، هدف این نوشتار است.
@sahatzist
✅مفهوم و معیارهای اجتماعی شدن یک مسئله
لازم است بیان شود که منظور از اجتماعی شدن مسائل محیطزیستی چیست؟ و در چه حالتی میتوان گفت یک مسئله، اجتماعی شده است؟
آقای دانیل لوزیک، در تعریف اجتماعی شدن یک مسئله، ۴ شرط برشمرده است از قبیل:
الف- دارای شرایط منفی (یعنی ادراک عمومی متوجه آن اشتباه شده و زحمتی برای مردم ایجاد کند، مسائلی مانند بیسوادی، خشونت، عدم بهداشت و رفاه، آلودگیها، سرطانها)
ب- پدیدهای جدی، شایع و گسترده (به عبارتی در کنار مورد اول یعنی منفی بودن، فقط مشکل یک عده کمی از افراد نباشد، بلکه تعداد بسیاری از افراد را درگیر کند، مانند بیکاری اکثر فارغالتحصیلان رشتههای محیطزیست، منابع طبیعی و کشاورزی)
ج- امید خوشبینانه به ارائه راهحل (مرگ یک پدیده منفی (شرط اول) و شایع (شرط دوم) است، اما یک مسئله اجتماعی نیست چون کسی نمیتواند آن را تغییر دهد؛ اما چگونه مردن (خودکشی، شیوع بیماریهای واگیردار یا حتی تصادفات) میتواند بهصورت بالقوه یک مسئله اجتماعی تلقی شود.
د- امکان تغییر منطقی (بحث هزینه-فایده تغییر و اجرای راهحلها، منطقی باشند).
بهعبارتیدیگر، فرآیند اجتماعی کردن مسائل محیطزیستی از آنجایی شروع میشود که ما به زحمتی روبهرو میشویم و متوجه میشویم تعداد زیادی از افراد با این مسئله روبرو هستند. سپس راهحلی خوشبینانه و تغییر منطقی برای آن شکل میگیرد.
http://s4.img7.ir/xm5EV.jpg
@sahatzist