انتخابات مجلس دهم و سهم محیط زیست.. 🖋 مسلم یوسف زاده.. نسبت اکوسیستم و انتخابات مجلس دهم چیست؟

انتخابات مجلس دهم و سهم محیط زیست

🖋 مسلم یوسف زاده

نسبت اکوسیستم و انتخابات مجلس دهم چیست؟ آیا مساله محیط زیست جایگاه مناسبی در برنامه های کاندیداهای مجلس دارد؟ آیا اصلا در وضعیت کنونی می توان انتظار چنین چیزی را داشت؟ آیا جناح های سیاسی اصلی رقابت کننده دغدغه خاصی در این خصوص دارند یا صرفا مانند شعارهای دیگر چنین مطالبی را نیز برای خالی نبودن عریضه مطرح می کنند؟
به نظر می رسد پاسخ سوالات بالا برای فعالان محیط زیست چندان خوشایند نباشد: گرچه بخشی از نامزدهای انتخاباتی مسائل زیست محیطی را نیز در فهرست برنامه های خود گنجانده اند؛ ولی به نظر نمی رسد چنین شعارهایی جایگاهی چندان جدی در عرصه سیاسی داشته باشد؛ کما اینکه در بسیاری موارد احتمالا وعده پروژه ها و امکاناتی که به وجود آمدنشان مستلزم از میان رفتن محیط زیست است، وعده های رای آورتر و جذاب تری باشند. با این حال اگر ظاهر ماجرا را کنار بگذاریم، این انتخابات مانند هر ساحت دیگری بر ساحت محیط زیست نیز تاثیر گذار است. تاثیراتی که شاید چندان مستقیم نباشند اما مهم و اساسی هستند.
برای توضیح این مطلب باید یادآور شود که مساله محیط زیست به هیچ عنوان جدا از مسائل سیاسی- اقصادی- اجتماعی جامعه نیست. به بیان دیگر بدون ایجاد تغییر در سایر زمینه ها نمی توان به بهبود در وضعیت محیط زیست امیدوار بود. با این توضیح می توان موارد زیر را به عنوان هدف هایی دست یافتنی و قابل انتظار از یک انتخاب صحیح بر شمرد:
1- یکی از مهمترین عوامل تخریب محیط زیست در ایران، مساله فساد است. این فساد به صور مختلف چهره طبیعت و محیط زیست را می خراشد: زمین خواری، تعریف پروژه های سد سازی مطالعه نشده و بیش از ظرفیت توسط نهادهای خاص، اجازه ایجاد آلودگی بیش از اندازه با چشم پوشی از تخلفات برخی کارخانه های صنعتی، اجازه ساخت مراکز خرید بزرگ که (این روزها در هر گوشه ای از شهرهای بزرگ سر بر می آورند) و چندین معضل دیگر که نه لزوما به نبود قانون که به وجود و فعالیت نهادها و افرادی بر می گردد که از موقعیت و ارتباطات خود سوء استفاده می کنند. طبعا فساد نه به این سادگی قابل ریشه کنی است و نه لزوما به یک جناح اختصاص دارد. ولی به نظر می توان مجلسی را برگزید که فساد کنونی را کمتر کند و مالا به کمتر شدن مشکلات ناشی از آن یاری رساند.
2- دموکراتیزه شدن هر چه بیشتر روابط در ساختار سیاسی این امکان را فراهم می سازد که کالاهای عمومی مانند منابع طبیعی، آب و هوا بیشتر مورد توجه و حفاظت قرار گیرند. در حالیکه در سیستمهای غیر دموکراتیک سرنوشت چنین منابعی تنها تابع منافع طبقه حاکم است. از این نظر، انتخاب مجلسی بیشتر از قبل به دموکراتیزه کردن ساختار سیاسی تمایل داشته باشد را می توان به سود محیط زیست دانست.
3- بازتر شدن فضای تنفس جامعه مدنی، راه را برای فعالیت گروه های مدنی و سازمان های مردم نهاد از جمله فعالان زیست محیطی هموارتر خواهد کرد. اگر به دنبال تغییرات بنیادین در آگاهی زیست محیطی جامعه و هدایت ساختارهای سیاسی به سوی بهبود محیط زیست هستیم، به تقویت جامعه مدنی نیاز داریم. مجلسی که فضا را برای فعالیت جامعه مدنی اندکی بازتر کند، از این طریق یاور محیط زیست خواهد بود.
4- شرایط موجود محیط زیست ایران در آستانه بحران است و این علاوه بر بحرانی است که تغییرات اقلیمی در سطح جهانی برای اکوسیستم سیاره ایجاد کرده است. مواجهه با چنین بحران هایی نیاز به قانونگذاری استراژیک و عقلانی دارد. از این نظر مجلسی که در آن برخورد با مسائل نگاه کمتر ایدئولوژیک و و بیشتر عقلائی انجام گیرد، برای بحران های واقعی که می تواند بر زندگی تک تک ساکنان این کشور و جهان تاثیر گذار باشد اولویت بالاتری قائل خواهد بود. در نتیجه از چنین مجلسی می-توان گشودن راه برای بهبود وضعیت محیط زیست را امید داشت.
#انتخابات ، #مجلس_دهم ، #محیط_زیست ، #مسلم_یوسف_زاده
[email protected]
@sahatzist