خداباوری و اخلاق زیست محیطی

خداباوري و اخلاق زيست محيطي

این مطلب تلخیصی است از مقاله ای به همین نام منتشر شده در ماه نامه اطلاعات حکمت و معرفت سال 1387 شماره 1
🖋#گري_ال_كامستوك : پروفسور گری کامستوک فیلسوف و دین پژوه, عضو موسسه مطالعاتی "بشر و دانش های اجتماعی " و استاد دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی است .
مترجم : انشاالله رحمتي

قسمت ششم: تجسم خدا در طبیعت
@sahatzist
3️⃣خدای تجسم یافته در طبیعت

✅جانمندانگاران معتقدند که ارواح محلی در ابعاد خاصی از محیط زیست، فعال‌اند. در برخی از نظریات سرخپوستان آمریکا درباره کیهان پیدایی، طبیعت آفریده موجود حیوان‌گونه تصویر شده است که به عمق یک اقیانوس آغازین فرو می‌ رود و گل آلوده سر بر می‌آورد، و در آن موقع تبدیل به جهان می‌شود.

✅در اسطوره‌های دیگر، خدایان دو گانه، پدر آسمانی و مادر زمینی، در یک عمل جنسی به هم می‌پیوندند و نتیجه این پیوند تولد عالم می‌شود. و در برخی الهیات‌های مسیحی معاصر، خداوند به عنوان طبیعت یا، به تعبیر دقیق‌تر، طبیعت به عنوان بدن خدا، تفسیر شده است . در هر یک از این سنت‌ها خدا بیشتر از آنکه همسر طبیعت باشد، روح درونی آن است. طبیعت صورت ظاهری و تجسم خدا است. هیچ جزئی از خدا در هیچ جایی، جز در طبیعت موجود نیست، ولی نباید عالم مادی را تمام هویت خدا دانست، زیرا خدا یک ساحت عقلی یا روحی نیز دارد. دیدگاهی درباره هویت بشری که به حسب آن، انسان‌ها هم از نفس و هم از بدن برخوردار هستند، می‌تواند تشبیه مناسبی برای این تصور از خداوند باشد.
@sahatzist
✅لوازم اخلاقی دیدگاه تجسم، ظاهراً به وضوح در جبهه موافق با محیط زیست قرار دارند. درست همانطور که دیگران باید به ابدان ما احترام بگذارند زیرا ابدان ما صورت مادی خود ما است، ما انسان‌ها نیز باید به زمین احترام بگذاریم، زیرا زمین‌ صورت مادی خداوند است.

✅ولی دیدگاه متفاوتی درباره خدای متجسم، ممکن است بسته به ذات خدا و رابطه خدا با زمین، لوازم متفاوتی داشته باشد. اگر خدا همان خدای یهودی - مسیحی سنتی باشد، که از قدرت مطلق و خیریت برخوردار است، در آن صورت از انسان‌ها انتظار می‌رود که زمین را تکریم کنند، زیرا زمین بدن خدای کامل است. اگر خدایان از کمال اتم برخوردار نباشند، در آن صورت رویکردهای { افراد به زمین} ممکن است تغییر کند. برای مثال، در برخی از سنت‌های چندخدایی، ممکن است خدایان محلی در طبیعت سکنی بگزینند و مشتاق تلاش برای ارتقاء سعادت انسان‌ها باشند. در اینجا باز هم طبیعت در خور احترام خواهد بود. ولی خدایان محلی ممکن است در عوض شریر باشند و لازم باشد که از طریق اهداء قربانی شرارت آنها فرو نشانده شود تا محصولات یا حیوانات را نابود نکنند. دراین صورت، ممکن است تا حدی همراه با سوءظن به طبیعت بنگرند و آن را بیشتر از آنکه یک خدای کامل قلمداد کنند، یک منبع بسیار سرشار ولی دو پهلوی خیر یا شر بدانند. در اینجا، طبیعت را حتی اگر هم بدن خدایان باشد، نمی‌توان دارای ارزش ذاتی، دانست.
@sahatzist
✅دیدگاه تجسم خدا را با طبیعت هم هویت نمی‌داند و بدین وسیله برای نظریه‌پردازان تجسم امکان آن را فراهم می‌آورد تا میان خدا و طبیعت فرق بگذارند و این امکانی است که برای موضع پایانی فراهم نیست.
#اخلاق_زیست_محیطی
ساحت زیست
@sahatzist

http://uupload.ir/files/dr96_dd_08-31b_1.jpg