بنیان گزاران جامعه شناسی و مساله محیط زیست

بنيان گزاران جامعه شناسی و مساله محیط زیست

✒شهروز فروتن کیا- جامعه شناس @sha569

@sahatzist
در جهت فهم چگونگی رفتار انسان ها در جامعه و محیط زیست، در سال 1970 و همزمان با آغاز دهه محیط زیست، جامعه شناسان دریافتند که هیچ گونه نظریه یا تحقیق منسجمی برای فهم رابطه بین جامعه و محیط زیست در اختیار ندارند. در حالی که هر یک از سه بنیانگذار کلاسیک جامعه شناسی «دورکیم»، «مارکس» و«وبر» در آثار خود صرفا به طور ضمنی به مباحث محیط زیستی پرداخته بودند، ولی این مباحث هرگز در کانون توجه جامعه شناسی قرار نگرفته است.
از دیدگاه تومه(1992)٬ موانع اولیه ی ایجاد شده بین جامعه و طبیعت و به تعبیری بین جامعه شناسی و زیست شناسی، سبب جدایی جامعه شناسی کلاسیک مارکس، وبر و دورکیم از امور زیستی و طبیعی گردیده است
طبق نظر گلد بلات(1996)، نظريه اجتماعي كلاسيك فاقد يك چهارچوب مفهومي مناسب براي فهميدن تعاملات پيچيده بين جوامع و محيط هاي زيستی است. دیگر اينكه هرجا نظریه اجتماعی کلاسیک به چنين موضوع هايي پرداخته است، تنها به شيوه هايي كه جوامع انساني محيط زيست شان را تغيير داده اند توجه كرده است، بدون اينكه به عواقب منفي آن تغييرات توجهي كرده باشد.
@sahatzist
در جامعه شناسي كلاسيك، در زمينه محيط زيست جوامع انساني اشاره خاصي نشده است. بلكه توجه ويژه، در نظريه اجتماعي كلاسيك، معطوف به چگونگي اسارت انسان در محيط زيست طبيعي خود است و اينكه، چگونه جوامع نو بايستي از اين محدوديت ها فراتر روند.
جامعه شناسي كلاسيك در زمينه محيط زيست و رابطه انسان با آن نظر چنداني نداشت. تنها محيط را در برابر فرهنگ قرارداد و رابطه اين دو را محتوم مي دانست بدين معني كه با اراده انسان تغيير نمي يابد و بنا به اظهار گولد بلات «جامعه شناسي كلاسيك در پي ريشه يابي تخريب زيست محيطي نبود بلكه بر آن بود كه چگونه جوامع پيشامدرن اسير محيط زيست هاي طبيعي خود بودند و جامعه هاي نو چگونه بايستي از اين محدوديت ها فراتر روند.»
@sahatzist

http://s1.upzone.ir/25816/IMG_20160618_005618.jpg