پنجگانه ایرانیان و خشکیدگی ایران:. ۱️⃣ جامعه مدنی

پنجگانه ایرانیان و خشکیدگی ایران :
1️⃣ جامعه مدنی
@sahatzist
برای مهار خشکیدگی ایران جامعه مدنی باید بیشتر بر چه اهداف و کنشهایی متمرکز شود؟ نهادهای مدنی اساسا در کجای یک یک نقشه راه فرضی برای نجات ایران از بحران فزاینده خشکیدگی ایستاده اند؟ در این باره می توان بسیار گفتگو کرد. آنچه که در پی می آید هم پاسخ هایی است به پرسش های پیش گفته، هم چارچوبی که گفتگوی فراگیر مابین نهادها و کنشگران مدنی می تواند پیرامون آن شکل بگیرد:
@sahatzist
1- مهمترین نکته برکشیدن ماجرا به سطح محیط زیست و زیستبوم است. متاسفانه در ماجرای خشکیدگی فقط صدای ذینفعان چشم انداز انسانی شنیده می شود. مثلا کشاورزانی که حقابه خود را از دست داده اند و شهروندانی که از ریزگردها به ستوه آمده اند. اما هر آنچه که انسان تجربه می کند در این ماجرا فقط سطوح متفاوتی از زیان های قابل جبران است. ویرانی نیست. طبیعت ایران است که در تداوم خشکیدگی بخش افزونتری از آن برای همیشه بی برگ و بار و کویر می شود.

آن بخش از مساحت ایران که مستقیما به انسان و سکونت و معیشت او مربوط می شود کمتر از ده درصد مساحت کشور است. وقتی دغدغه شما برای مهار اثرات خشکیدگی فقط هر آن چیزی باشد که به انسان و منافع او مربوط می شود به واقع تن به آن بازی داده اید که نود درصد مساحت ایران و همه زیستبوم آن و تنوع و غنای زیستی کشور را به خود وامیگذارد تا ویرانتر و خشکیده تر شود. کنشگران مدنی باید بدانند که ذینفعان چشم انداز انسانی کمابیش صدای خود را دارند، صدایی که خوشبختانه به خوبی شنیده می شود، و آنچه که کاملا (تعمدا؟) مورد غفلت قرار گرفته صدای طبیعت ایران و زیستمندان آن است. "چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است".
@sahatzist
2- در نهایت اقتضای بازار است که رفتار حکمرانان آب را تعیین می کند. از تغییر سیاستها در حوزه کشاورزی تا به طور کلی تغییر الگوی مصرف آب در ایران. "برای تغییر رفتار بازار خود بازار و سازوکار آن نقشی مهمتر از حکومت دارد. ارباب واقعی بازار مصرف کنندگان هستند. آنها هستند که با تغییر الگوی مصرف می توانند بازار را وادار به تغییر کنند". محیط زیستی ها باید یقه بازار را بگیرند. آنها نباید وقتشان را برای مجاب کردن سیاستمداران تلف کنند. سیاستمداران نه مجاب می شوند و نه یقه شان به آسانی گرفتنی است. می توان شماری از مهمترین محصولاتی که تولیدشان به بهای خشکاندن ایران انجام می شود را در فهرستی سیاه قرار داد و از مردم خواست در قالب یک مقاومت مدنی مسالمت جویانه از مصرف آنها خودداری کنند.
@sahatzist
3- جامعه مدنی نباید فریفته تقلیل گرایان خوش سخن شود. آنچه که به خشکیدن ایران انجامیده راهبردهای ملی و سیاست های کلان اقتصادی کشور است نه جهل و نادانی مردم. آموزش و فرهنگ سازی (فرهنگ مگر توالت عمومی است که آن را بسازیم؟!) تعلیق به محال است برای رهاندن حاکمیت از فشار مطالبه عمومی برای مهار خشکاندن ایران. در مواردی البته مشارکت عمومی مردم در حفظ محیط زیست نقش بنیادین دارد. مثلا در موضوع کاهش پسماند جامد یا مراقبت از حیات وحش. اما خشکیدگی ماجرای دیگری است. برای مهار خشکیدگی دقیقا باید بر آن دسته از سیاست های کلان ملی متمرکز بود که در دهه های گذشته به تدریج موجب شده اند ایران بخشکد. خوب است که البته همین الان هم توی مدارس ابتدایی به کودکان گوشزد کنیم وقتی بزرگ شدند کشاورزی را بر مبنای سیاست های توتالیتریستی (تحمیل یک پروژه غیرمنعطف و نامناسب به چشم انداز صرفا به قصد یک هدف ایدئولوژیک) دنبال نکرده و البته سدهای خود را در جای مناسب بسازند. اما عجالتا مشکل ما وضعیت موجود است. وضعیتی که نه فقط کودکان آینده که شهروندان بزرگسال کنونی هم به واقع نقشی در شکل گیری آن نداشته اند. فقط قربانی آن هستند.
@sahatzist
ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید.
ساحت زیست
https://goo.gl/FcU3dx